تبار فریدون

از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۲۶ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

فریدون فرزند آبتین همان کسی است که در متون اوستایی با نام ترِِئَه تَئونَه (ثریتَه) فرزند آتویَه مورد اشاره واقع شده است. قدمت این نام به دوران اشتراک فرهنگی هندیان و ایرانیان باز میگردد و در وداها هم شرح حال آپتیَه و پسرش تریتَنَه را داریم. نام ثریته، "سومی" معنا می دهد، و معمولا در جهان باستان بر سومین پسر نهاده می شده است. با توحه به این که فریدون هم دو برادر دیگر داشته، می توان پذیرفت که نام ثریته که بعد ها به فریدون تبدیل شده، را به این سبب بر او گذاشته اند. آبتین را، دهخدا به صورت "نیکوکار، صاحب گفتار و کردار نیک" معنی کرده است. فریدن نواده ی جمشید بود و ده نسل با او فاصله داشت. در بندهش، تبار او را چنین آورده اند: فریدون پسر اسفیان(آبتین) پسر پورتُرا پسر سیاک ترا، پسر سپِت ترا، پسر گَفرتَرا پسر رَماترا، پسر وَنفَرگَشن پسر جمشید. هر یک از این افراد حدود صد سال زندگی کردند و عمر همه ایشان در عصر پادشاهی ضحاک ماردوش گذشت.

فریدون رمه دار و یکجانشین بوده است

چنان که طبری نیز ذکر کرده، آنچه در نام نیاکان فریدون جلب نظر می کند، تکرار واژه "ترا" در آن است، که گاو معنا میدهد. در واقع اگر نامها را ترجمه کنیم، نیاکان فریدون را به این ترتیب خواهیم داشت: فریدون پسر آبتین پسر پُرگاو(کسی که گاو زیادی دارد)، پسر دارنده گاو سیاه پسر دارنده گاو سپید، پسر دارنده ی گاو تیره، پسر دارنده گاو رمنده (یا دارنده رمه ی گاوها)، پسر ونفرگشتن پسر جمشید. باید به این نکته توجه کرد که گاو در ایران زمین همواره در ساخت اجتماعی کشاورزانه پرورده شده و در رمه های کوچگردان به خاطر اقلیم خاص این سرزمین جایی ندارد. از این رو تکرار شدن نام گاو در میان پدران فریدون از سویی نشانگر پیوند او با قبایل یکجانشین اما رمه دار است، و از سوی دیگر به ارتباطش با مناطق جنگلی و پربارانی دلالت می کند که بومِ گاوهاست.

در ریگ ودا هم نام فریدون (تریته) در ارتباط با گاوها آمده است: "برای احترام به تریته بشتابید، همچنان که گاوان برای جمع شدن در گاوخانه می شتابند."

ابن بلخی نخستین کسی است که در عصر اسلامی به نکته اول توجه کرده است و تکرار شدن نام گاو در تبارنامه ی او را نشانگر چوپان بودنِ نیاگانش میدانند. ابن بلخی همچنین این باور بود که گرز، که سلاح مهم فریدون بود و توسط او رواج یافت، شکل تغییر یافته ی عصای چوپانی است. در میان نویسندگان معاصر دارمستتر نیز به این نکته اشاره کرده است و فریدون را از وابستگان به قبایل رمه داران دانسته است. زرتشت نیز هنگان دعا کردن کی گشتاسپ، آرزو میکند که او نیز مانند آبتین گله ها و رمه های بسیار داشته باشد. درمورد نکته دوم نیز، در شاهنامه به روشنی به این که فریدون از خطه گیلان برخاسته اشاره رفته است. در اوستا هم زادگاه فریدون را ورنَه ی چهارگوش است. و این همان واژه ایست که در گویش دری به گیلان تبدیل شده است.


پدر فریدون، یعنی آبتین شخصیتی است که در ادبیات ودایی نیز نامش آمده است. با خواندن اوستا معلوم می شود که آبتین نیز مانند ویونگهان کاهن هوم بوده است. او دومین کسی بود که آیین فشردن هوم را میان مردم رواج داد و به پاداش این کار مانند ویونگهان به داشتن پسری سرافراز شد که مقدر بود شاه جهان شود.