اسطوره‌شناسی آسمان شبانه: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۲: سطر ۲:
  
  
هر كس كه به آسمان شبانه نگريسته باشد شكوه و عظمت ستارگان و خردی و ناچيزیِ خويشتن را در برابر پيچيدگی آن دريافته است. امروز وقتی ما به آسمان مي نگريم به ماهيت ستارگان و فيزيك كهكشان ها آگاهی داريم و از اين رو تصويری تكان‌دهنده از هستیِ پهناور و شگفت‌انگيز، در برابر خويش می يابيم. چنين می‌نمايد كه از همان آغاز، مردمان در رويارويی با آسمان شبانه و زيبايي خيره كننده‌ی ستارگان، واكنش روانی‌ای مشابه را از خود بروز داده باشند. مردمان جهان باستان به درک امروزينِ ما از بافتار ستارگان و فضا دست نيافته بودند، اما تصوير اساطيری و ساده‌شده‌ی عصر خويش را از سپهر فرازِ سرشان در ذهن داشتند. تصويری كه به تعبيری اخترفيزيک و اخترشناسی امروزين ما نيز نسخه‌ای از آن و دنباله‌ای از آن محسوب می‌شود.
+
هر كس كه به آسمان شبانه نگريسته باشد شكوه و عظمت ستارگان و خردی و ناچيزیِ خويشتن را در برابر پيچيدگی آن دريافته است. امروز وقتی ما به آسمان می‌نگريم به ماهيت ستارگان و فيزيك كهكشان ها آگاهی داريم و از اين رو تصويری تكان‌دهنده از هستیِ پهناور و شگفت‌انگيز، در برابر خويش می يابيم. چنين می‌نمايد كه از همان آغاز، مردمان در رويارويی با آسمان شبانه و زيبايی خيره‌كننده‌ی ستارگان، واكنش روانی‌ای مشابه را از خود بروز داده باشند. مردمان جهان باستان به درک امروزينِ ما از بافتار ستارگان و فضا دست نيافته بودند، اما تصوير اساطيری و ساده‌شده‌ی عصر خويش را از سپهر فرازِ سرشان در ذهن داشتند. تصويری كه به تعبيری اخترفيزيک و اخترشناسی امروزين ما نيز نسخه‌ای از آن و دنباله‌ای از آن محسوب می‌شود.
  
ايرانيان باستان جهان را گرد و هموار چونان بشقابی می‌پنداشتند. نزد آنان آسمان نه فضای بی‌پايان بلكه ذاتی سخت داشت و همانند خرسنگی از الماس جهان را چون پوسته‌ای در ميان گرفته بود. زمين در حالت اصلی مسطح و نه دره‌ای داشت و نه كوهی، و خورشيد، ماه و صور فلكی بر فراز زمين در حالت نميروز ايستاده بود و همه چيز سرشار از آرامش و هماهنگي بود. اسطوره‌‌‌ای با نام ميترا نقطه‌ی ثقل آسمان و ستارگان بوده است، و از ديد ناظر زمينی همه‌ی ستارگان و صورت های فلكی بر گرد او می‌چرخيدند، ميترا را سامان‌دهنده‌ی هستی، و برقراركننده و پاسبان قانون، و هنجار كيهانی و نظام حاكم بر جهان، و بعدها او را ايزد روشنايی و راستی و پيمان و حتی محبت می‌دانستند...
+
ايرانيان باستان جهان را گرد و هموار چونان بشقابی می‌پنداشتند. نزد آنان آسمان نه فضای بی‌پايان بلكه ذاتی سخت داشت و همانند خرسنگی از الماس جهان را چون پوسته‌ای در ميان گرفته بود. زمين در حالت اصلی مسطح و نه دره‌ای داشت و نه كوهی، و خورشيد، ماه و صور فلكی بر فراز زمين در حالت نميروز ايستاده بود و همه چيز سرشار از آرامش و هماهنگی بود. اسطوره‌‌‌ای با نام ميترا نقطه‌ی ثقل آسمان و ستارگان بوده است، و از ديد ناظر زمينی همه‌ی ستارگان و صورت های فلكی بر گرد او می‌چرخيدند، ميترا را سامان‌دهنده‌ی هستی، و برقراركننده و پاسبان قانون، و هنجار كيهانی و نظام حاكم بر جهان، و بعدها او را ايزد روشنايی و راستی و پيمان و حتی محبت می‌دانستند...
  
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۳۷

AsmaneShabaneh.jpg


هر كس كه به آسمان شبانه نگريسته باشد شكوه و عظمت ستارگان و خردی و ناچيزیِ خويشتن را در برابر پيچيدگی آن دريافته است. امروز وقتی ما به آسمان می‌نگريم به ماهيت ستارگان و فيزيك كهكشان ها آگاهی داريم و از اين رو تصويری تكان‌دهنده از هستیِ پهناور و شگفت‌انگيز، در برابر خويش می يابيم. چنين می‌نمايد كه از همان آغاز، مردمان در رويارويی با آسمان شبانه و زيبايی خيره‌كننده‌ی ستارگان، واكنش روانی‌ای مشابه را از خود بروز داده باشند. مردمان جهان باستان به درک امروزينِ ما از بافتار ستارگان و فضا دست نيافته بودند، اما تصوير اساطيری و ساده‌شده‌ی عصر خويش را از سپهر فرازِ سرشان در ذهن داشتند. تصويری كه به تعبيری اخترفيزيک و اخترشناسی امروزين ما نيز نسخه‌ای از آن و دنباله‌ای از آن محسوب می‌شود.

ايرانيان باستان جهان را گرد و هموار چونان بشقابی می‌پنداشتند. نزد آنان آسمان نه فضای بی‌پايان بلكه ذاتی سخت داشت و همانند خرسنگی از الماس جهان را چون پوسته‌ای در ميان گرفته بود. زمين در حالت اصلی مسطح و نه دره‌ای داشت و نه كوهی، و خورشيد، ماه و صور فلكی بر فراز زمين در حالت نميروز ايستاده بود و همه چيز سرشار از آرامش و هماهنگی بود. اسطوره‌‌‌ای با نام ميترا نقطه‌ی ثقل آسمان و ستارگان بوده است، و از ديد ناظر زمينی همه‌ی ستارگان و صورت های فلكی بر گرد او می‌چرخيدند، ميترا را سامان‌دهنده‌ی هستی، و برقراركننده و پاسبان قانون، و هنجار كيهانی و نظام حاكم بر جهان، و بعدها او را ايزد روشنايی و راستی و پيمان و حتی محبت می‌دانستند...


نشر شور آفرين ۵۰۸ صفحه، اندازه كتاب: وزیری جلد سخت - سال انتشار: ۱۳۹۱ - ۲۹۰۰۰ تومان