جهان ایزدان هندی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۱۳: | سطر ۱۱۳: | ||
− | این مجموعهی سی و سهتایی از ایزدان در کهنترین منابع ودایی ستوده شدهاند و میتوان پذیرفت که در دین کهن | + | این مجموعهی سی و سهتایی از ایزدان در کهنترین منابع ودایی ستوده شدهاند و میتوان پذیرفت که در دین کهن هندوایرانی نیز ایزدانی با همین مشخصات بزرگ داشته میشدهاند. نکات زیادی در مورد چینش خاص خدایان در این مجموعه میتوان طرح کرد. مثلاً این که آدیتیها، یعنی ایزدان خورشیدی، همگی اَسوره هستند و به همین دلیل هم نسبت به دوهها موقعیتی فرودست و حاشیهای دارند و بهویژه در ادبیات متأخرتر هندی کاملاً به ردهای از موجودات منفی و ناتوان فروکاسته شدهاند. در این میان آنچه بیش از همه در این سیاهه جلب نظر میکند، وضعیت رودراهاست که به توصیف انسان اختصاص یافتهاند و دو خوشهي پنجتایی را در بر میگیرند. در اینجا هم باز میبینیم که در آن نقطهای که بحث از مدلسازی انسان و خلق وخوی روانی او پیش میآید، با [[تقدس عدد پنج و هفت در دستگاه فکری ایرانیان|اهمیت عدد پنج]] سر و کار پیدا میکنیم. |
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۳
در منابع هندی، جهانِ ایزدان با نام «تْرایاستْریمْساس» (یعنی سی و سه تایی) مورد اشاره واقع شده و بعدتر به متون بودایی نیز راه یافته و در آنجا به صورت نامی برای کاخ آسمانی ایزدان به کار گرفته شده است. این سی و سه ایزد هندی عبارتند از:
اینْدْرَه (इन्द्र) شاه دِوَهها، که معمولاً با لقبِ «ساکرا دِواندْرَه» (یعنی ایزد ایندرهی مقدس) خوانده میشود. او دارندهی گرز آذرخش (وَجرَه) است و رهبری نیروهای الهی را بر عهده دارد. هستهی مرکزی اساطیر هندی شرح چیرگی او بر هیولای حبس کنندهيی آبها (وْرَتْرَه) است. صورت دیگری از همین داستان در روایتی دیده میشود که طبق آن ایندره سنگی به نام والا را در هم میشکند و گاوهایی که توسط پانیس دزدیده و در غاری زندانی شدهاند را رها میسازد.
بعد از او پْرَجاپَتی (प्रजापति) قرار میگیرد که آفرینندهی بزرگ است و همهی چیزها را پدید میآورد. نامش به معنای «پدرِ آفریدهها»ست و در متون مختلف هندی با زمان، خورشید و مکان یکی دانسته شده است. بعدها اقتدارش زیر سایهی ایزدان نیرومندتری مانند ویشنو و شیوا رنگ باخت. او صاحب چهار سر بود و به همین دلیل با یکی از ایزدان کهن یونانی به نام «پروتوگونوس» که او هم چهار سر (به شکل انسان، ايزد، اژدها و گاو) داشته، همتا دانسته شده است. این شباهت بیشتر از آن رو درست مینماید که نام این دو ایزد هم از نظر ریشهشناسی یکی هستند. یعنی PRŌto-GONos در یونانی شکل دیگری از PRA-JĀ[N]-pati هندی قلمداد شده است.[۱]
بعد از این دو، دوازده آدیتیاس (आदित्य) قرار میگیرند که فرزندان ایزدبانوی بیکرانگی یعنی آدیتی (अदिति) هستند و نمایندهی حالات گوناگون خورشید میباشند. شمارشان در ابتدای کار هفت تا بوده و در ریگودا به هشت تا افزایش یافته است.[۲] این ایزدان پاک و بینقص و روشن دانسته میشوند و با مفهوم حق و عدالت ارتباط مییابند و بادافرهی کردار مردمان را محاسبه میکنند.[۳] خودشان به دو ردهی والامرتبه و فروپایه و هریک از ایشان به دو ردهی سهتاییِ زمینی یا آسمانی تقسیم میشوند. اگر این ایزدان را از والامرتبه به فروپایه مرتب کنیم به این فهرست از آدیتیها میرسیم:
وارونا (वरुण): ایزدِ گنبد آسمان، آب و اقیانوس سپهر، که سرورِ تقدیر و سرنوشت، و حامی نظم و قانون آسمانی است.
میترَه (मित्र): نمایندهی دوستی و محبت و نگهبان نظم کیهانی.[۴]
آریامن (अर्यमन्): همتای خورشید است و به گردش در آورندهی دَرْمَهی زمان دانسته میشود. راه شیری مسیر حرکت اوست و از راه دو عاملِ اَهَه (واحد زمان) و یَمَه (کنترل زمان) خویشکاری خود را به انجام میرساند. او همتای ایزد همنام خود در اوستاست که مهماننوازی و دوستی با بیگانگان را نمایندگی میکند.
بْهَگَه (भाग): همان بغ ایرانی است و در سانسکریت نامش به معنای ثروت و بخت است، اما نامش همچون لقبی به معنای سرور و خداوندگار به کار گرفته میشود.
آمْسا (अंश): ایزدی که سهمِ خدایان از قربانی را نمایندگی میکند.
داکْشا (दक्ष): ایزدِ مناسک و مراسم دینی، حامیِ اجرای درست آیینها و نگهبان مراسم قربانی کردن.
سوریَه (सूर्य): خدای خورشید که در ضمن نماد اراده، روح و شجاعت هم هست.
دْهاترا (धात्र): نامش به معنای زمین است و ایزدِ سلامت و آرامش است.
ساویتْر (सवितृ): که نامش به معنای «زندگیبخش» است و خورشید هنگام طلوع و غروب است.
تْوَشتری (त्वष्टृ): ایزدِ فضا و مکان و نجار آسمانی است.
یَمَه (यम): خدای مرگ و عدالت است و همان کسی است که تعیین میکند هرکس بعد از مرگ بسته به کردارهایش در قالب چه کسی تناسخ یابد. هم او و هم شیوا در بندهایی از ریگودا با نام کالا (زمان) خوانده شدهاند.[۵] یمه دوست نزدیک آگنی هم هست، که یکی از جلوههایش آتش مردهسوزی است.[۶]
پوشان (पूषन्): در هشت سرود ریگودا ستوده شده و ایزد حامی ازدواج و آشنایی و آشتی است. گردونهاش را بزها میکشند[۷] و در متون پورانا یکی از آدیتیها فرض شده است.
بعد از آدیتیاس، ایزدانی به نام رودراس قرار میگیرند که فرزندان خدایی به نام رودرا هستند. پنج تا از ایشان که مفاهیم انتزاعی را رمزگذاری میکنند، عبارتاند از:
آناندا (आनन्द): شکستدهندهی مرگ است و نمایندهی آرامش و سکون ذهن محسوب میشود.
ویجنانا (विज्ञान): نمایندهی جهت جنوب است و دانش و نوآوری و خلاقیت را در ذهن نمایندگی میکند.
ماناس (मनस्): همان منش پارسی است در معنای اندیشه، و با شهوت و میل ارتباط دارد و تجلی تفکر در قالب زبان محسوب میشود.
پرانا (प्राण): یعنی تنفس، عبارت است از نیروی حیات بخشِ هوا و دم زدن که در قالب چوپانی که راهبرِ پنج حس است نموده میشود.
واک (वाक्): همان کلمهی واک و واژهی فارسی است، ایزدِ سخن و زبان است و گفتار را به مثابه خوراک روح نمایش میدهد.
پنج رودرای دیگر که نشانگر فضا و تقدیر هستند، چنیناند:
ایسانا (ईशान): یعنی حاکم، همتای حس پساوایی است و در دست تجلی مییابد، با خوشیهای طبیعی و یادگیری مربوط است و پاکیزگی، باد و جهت بالا به آن مربوط است.
تاتپوروسا (तत्पुरुष): نمایندهی طبیعت و امرِ آموخته شده است. در بویایی تمرکز یافته و با لولهی گوارش، جهتِ خاور، و رنگ زرد در ارتباط است. عنصر آن خاک است.
آگْهارا (अगार): یعنی بیباک، نشانهی شجاعت و خرد است و با شنوایی، زبان و گوش، رنگ آبی و جهت جنوب پیوند خورده است. عنصر مربوط به آن اثیر است.
وامادِوَه (वामदेव): یعنی خدای چپدست، نشانگر خودآگاهی است و با بینایی و چشم و پا مربوط است. آتش، رنگ سرخ و جهت باختر به آن ارتباط دارد.
ساتیوجاتا: یعنی «ناگهان زادهشده» در سومه یا مایعهای پیشکششده برای قربانی نمود مییابد و با چشایی، اندامهای تناسلی و جهت شمال و رنگ سپید پیوند خورده است. عنصر مربوط به آن آب است.
آتمان (आत्मन्): که نشانگر خویشتن و هویت شخصی است و تقریباً با روح در فرهنگهای دیگر مترادف است.
بعد از این یازده رودراس، هشت ایزد طبیعی قرار میگیرند که واسوس نام دارند و نمادهای عناصر اصلی هستند:
پریتیوی (पृथ्वी): ایزدبانوی زمین است. در ریگودا بارها به شکل «پریتیوا ماتا» (مادر زمین) در کنار «دیائوس پیتا» (پدرِ آسمان) قرار گرفته و به نوعی خدای جفت تبدیل شده است.[۸] در ادبیات متأخرتر یکی از دو زنِ ویشنو است. تجلی مادی آن گاو است.
آگنی (अग्नि): خدای آتش است و در ریگودا به عنوان حامی برگزارکنندگان مراسم دینی و خدای دریافتکنندهی قربانی ستوده شده است. از ردهی دوههاست.
آنتاریکْسا (अन्तरिक्ष): عنصر آب است و در اقیانوسها و جو نمود مییابد.
وایو (वायु): باد است.
دیائوس یا دایوس (द्यौष्पितृ): آسمان است و به همراه سه ایزدِ بعدی، عنصر اثیر را بر میسازد. او پدر ایندره و آگنی است و با زئوس یونانی همسان، و احتمالاً نامش با وی همریشه است. در ایران که ایزدان باستانی هندی طرد شدهاند، نامش در گفتار عامیانه به صورت دشنام در آمده است. با این وجود دی ماه نام خود را از این ایزد گرفته است.
سوریَه (सूर्य): خورشید است و با دیائوس آسمان روزانه را پدید میآورد.
ناکْساترا (नक्षत्र): اختران و اباختران است.
سومَه (सुमा): ماه را نمایندگی میکند. به همراه ایزد پیشین نشانگر آسمان شبانه است.
این مجموعهی سی و سهتایی از ایزدان در کهنترین منابع ودایی ستوده شدهاند و میتوان پذیرفت که در دین کهن هندوایرانی نیز ایزدانی با همین مشخصات بزرگ داشته میشدهاند. نکات زیادی در مورد چینش خاص خدایان در این مجموعه میتوان طرح کرد. مثلاً این که آدیتیها، یعنی ایزدان خورشیدی، همگی اَسوره هستند و به همین دلیل هم نسبت به دوهها موقعیتی فرودست و حاشیهای دارند و بهویژه در ادبیات متأخرتر هندی کاملاً به ردهای از موجودات منفی و ناتوان فروکاسته شدهاند. در این میان آنچه بیش از همه در این سیاهه جلب نظر میکند، وضعیت رودراهاست که به توصیف انسان اختصاص یافتهاند و دو خوشهي پنجتایی را در بر میگیرند. در اینجا هم باز میبینیم که در آن نقطهای که بحث از مدلسازی انسان و خلق وخوی روانی او پیش میآید، با اهمیت عدد پنج سر و کار پیدا میکنیم.
باید بر این نکته پای فشرد که دستیابی به قالبی منظم و سازمانیافته برای این سیاهه از خدایان و قلمروهای تحت فرمانشان تا قرنها بعد از جدایی هندیان و ایرانیان به تعویق افتاد. در واقع حتا امروز هم توافق دقیقی بر سر خدایانی که باید در این فهرست گنجانده شوند، وجود ندارد. توافق اصلی که از قدیمیترین زمانها دیده میشود، همانا عدد سی و سه است. برخی از فهرستها به جای ایندره و پرجاپتی دو اشوین را در این فهرست میگنجانند. چنان که دیدیم در بیشتر فهرستها نام سوریَه (خورشید) دو بار در دو جای مختلف قید شده است. فهرست ارائهشده در اینجا که طبقاتی منظم و مفاهیمی انتزاعی را در بر میگیرد، بسیار متأخرتر از دوران مورد بررسی در این کتاب است و به قرون میانه باز میگردد.
- ↑ Lipner, 1994: 45.
- ↑ ریگ ودا، ۱۰، ۷۲.
- ↑ ریگودا، ۲، ۲۷.
- ↑ ریگودا، ۳، ۵۹.
- ↑ Chidbhavananda, 1997: 77.
- ↑ ریگودا، ۱۰، ۵۲.
- ↑ O’Flaherty, 2000: 195.
- ↑ ریگ ودا، ۱، ۸۹، ۴.
منابع
- Chidbhavananda, S. Shiva Sahasranama Stotram, Sri Ramakrishna Tapovanam, 1997.
- Lipner, J. The Hindus, Routledge, 1994.
وکیلی، شروین. اسطورهشناسی ایزدان ایرانی. نشر شورآفرین، تهران، ۱۳۹۵ (ص ۴۷-۴۲)