کوچگرد- یکجانشین: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←راهبرد مهر) |
(←راهبرد مهر) |
||
سطر ۱۸: | سطر ۱۸: | ||
==='''[[راهبرد]] [[مهر]]'''=== | ==='''[[راهبرد]] [[مهر]]'''=== | ||
− | * راهبرد کوچگردانه به معنای رهایی از قید و بندهای قواعد هنجارین، گریختن از زیر فشار [[نهادهای | + | * راهبرد کوچگردانه به معنای رهایی از قید و بندهای قواعد هنجارین، گریختن از زیر فشار [[نهادهای هنجار ساز]]، و دستیابی به [[خلاقیت]] و [[خودمختاری]] است. |
* آنچه در این شرایط [[برنده - بازنده|برنده ـ برنده]] بودنِ روابط انسانی را رقم میزند، نه قواعد هنجارین، که مهرِ میان آدمیان است. | * آنچه در این شرایط [[برنده - بازنده|برنده ـ برنده]] بودنِ روابط انسانی را رقم میزند، نه قواعد هنجارین، که مهرِ میان آدمیان است. | ||
* کوچگردی تنها زمانی ارزشمند است که با یکجانشینی ترکیب شود. | * کوچگردی تنها زمانی ارزشمند است که با یکجانشینی ترکیب شود. |
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۱
محتویات
اصل کوچ
شالوده های تمدن انسانی بر دو شیوه از تجربه ی زیستهی اجتماعی استوار است.
- یکی از آنها، با محور قرار دادنِ کوچ کردن برساخته شده و به جوامع رمه داری مربوط میشود که در سرزمینهای گوناگون حرکت میکنند و به یک نقطه از زمین پایبند نیستند.
- دیگری به جوامع کشاورز و مستقری مربوط میشود که تولید خود را از خاک و سبک زندگی شهرنشینانه به دست می آورند.
الگوی نخست را کوچگردی و دومی را يکجانشینی مینامیم. این دو نشانگر دو سبکِ متفاوت از زندگی نیز هستند.
توهمِ اصالت
- یکی از دو سبکِ کوچگردی یا یکجانشینی اصیل و درست، و دیگری نکوهیده و نادرست است.
تله ی مهردروج
- یکجانشینی روش درست زندگی است.
- تمدن به تکراری بودن روندها، قانونمند بودنِ روابط و استقرار قواعد هنجارین بر مبنای سنن و حقوقِ تعریف شده مبتنی است.
- از این رو، کوچگردی چیزی جز بربریت و وحشی گری و راهزنی نیست و از دستیابی به قلبم ناتوان است.
راهبرد مهر
- راهبرد کوچگردانه به معنای رهایی از قید و بندهای قواعد هنجارین، گریختن از زیر فشار نهادهای هنجار ساز، و دستیابی به خلاقیت و خودمختاری است.
- آنچه در این شرایط برنده ـ برنده بودنِ روابط انسانی را رقم میزند، نه قواعد هنجارین، که مهرِ میان آدمیان است.
- کوچگردی تنها زمانی ارزشمند است که با یکجانشینی ترکیب شود.
تله ی ملکوس
- کوچگردی تنها روش درست زندگی است.
- کوچگردان آزاده و رها و فارغ از قید و بندهای اخلاقی هستند و هرچه بخواهند می کنند.
- یکجانشینی به معنای درگیر شدن در بندها و قیود اجتماعی و از دست دادن آزادگی و بنده شدن است.
- با یکجانشینی نمیتوان قلبم را افزایش داد.
راهبرد ناهید
- یکجانشینی به معنای دستیابی به روشی برای انباشت نظام های نمادین و پیچیده تر ساختن نهادها و ساختارهای انباشت قلبم در سطوح گوناگون فراز است. از این رو ارزشمند و کارآمد است و هسته ی مرکزی تمدن را برمی سازد.
- در این شیوه از زندگی روابط انسانی به کمک دستگاه های زبانی و نظام های نمادین سازماندهی می شود و بنابراین دقت و شفافیت و امکان نقد شدن را به دست میآورد.
- یکجانشینی تنها زمانی ارزشمند است که با کوچگردی همراه باشد.
پرسش
- شواهد تاریخی در مورد این دو شیوه از زندگی کدام است؟
- آیا تمدن ایرانی را میتوان حاصل ترکیب این دو شیوه دانست؟
- رگه های زندگی کوچگردانه و یکجانشینانه را در شرایط امروزین پیرامون خود تشخیص دهید.
تمرین
- چه رفتارهایی را در خود سراغ دارید که کوچگردانه است؟
- رفتارهای یکجانشینانه چطور؟
- آیا به ترکیبی از این دو دست یافته اید؟