|
|
(۲۱ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) |
سطر ۲۰: |
سطر ۲۰: |
| | | |
| | | |
− | [[۴]] | + | [[چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی]] |
| | | |
| + | # [[شباهت هاى رفتارىِ عنصر فرهنگى با سيستم زنده]] |
| + | # [[ويروس هاى رايانه اي]] |
| + | # [[پریونها]] |
| + | # [[ميمون هاى ماكاک]] |
| + | <br /> |
| | | |
− | '''نخست:''' شباهتهاى رفتارىِ يک عنصر فرهنگى (مثلا يک جوک) با يک سيستم زنده ى ساده (مثلا يک ويروس) چشمگير است
| + | [[جهش و انتخاب طبیعی؛ شرط لازم سیستم تکاملی]] |
− | '''الف)''' ويروس هم مانند جوک تنها يک الگوى اطلاعاتى است كه در چارچوب مادى- انرژيايی خاصى (مولكولهاى اسيد نوكلئيک يا واجهاى زبانى) صورتبندي شده است. به عبارت ديگر، در هر دو سيستم چيرگى اطلاعات سيستم را بر ماده و انرژى و تعيين شدن پويايى سيستم توسط الگوى قرارگيرى عناصر را به خوبى شاهد هستيم.
| + | |
| | | |
− | ب) ويروس و جوک، تنها در زمينه اي ويژه رفتار سيستمىِ خاص خود (همانندسازى، جهش و گزينش طبيعى) را بروز مى دهند. جوک براى
| |
− | فهميده شدن و انتقال به شبكه ى عصبى مغز انسان و شبكه اي از مفاهيم و
| |
− | عناصر فرهنگى پيرامونى نيازمند است و ويروس چنين وضعيتى را در قبال
| |
− | محيط درونى ياخته هاى زنده دارد.
| |
| | | |
− | پ) مى توان يک ويروس را در خارج از سيستم زنده متبلور كرد و يا
| + | [[تعریف عنصر فرهنگی (منش)]]<br /> |
− | محتواى اطلاعاتى ژنوم آن را با كدهايى متفاوت با كدهاى ژنتيكى - مثلا
| + | |
− | با چهار نشانه ى زبانىِ A ،G ،T و C - نمايش داد. جوک را هم مى توان در
| + | |
− | خارج از مغز به اشكال مختلف ثبت كرد. متن نوشته شده عادى ترين نمودِ
| + | |
− | جوكى است كه در نظام هاي غيرعصبى رمزگذارى شده است. در اين حالت
| + | |
− | هم فكرِ متبلورشده در چارچوبى غيرنورونى كاركرد فرهنگی خود را از
| + | |
− | دست می دهد، هر چند مى تواند مانند ويروسِ منجمدي كه پس از ورود به
| + | |
− | سلول دوباره فعال مى شود در شرايط مناسب - مثلا وقتی خوانده میشود -
| + | |
− | بار ديگر فعال شده و خود را تكثير كند.
| + | |
| | | |
− | ت) جوک هم مانند ويروس، انگلِ يک سيستم بسيار پيچيده تر از خود
| + | [[منش]] |
− | است. جوک هم مانند ويروس توليد مثل مى كند و مى تواند از ميزبانى
| + | |
− | (بخوانيد مغزى) به ميزبان ديگر منتقل شود. هر جوكى مانند ويروس به
| + | |
− | ميزبان مستعد خود نياز دارد و مثل ويروس هر چه پيچيده تر باشد ميزبانى
| + | |
− | خاصتر و انتخابى تر را مى طلبد.
| + | |
| | | |
− | ث) ساختار اطلاعاتى جوکها هم مانند ويروسها در جريان تكثير و
| + | [[منش به مثابه یک سیستم اطلاعاتی]] |
− | پراكنده شدن دگرگون مىشود و در نهايت به صورتهايى تازه تكامل
| + | |
− | مى يابد.
| + | |
| | | |
− | ج) جوکها هم مانند ويروسها بر سر حضور در ميزبان با هم رقابت
| + | [[منش الگويى از فعاليت شبكه ى عصبى است]] |
− | مى كنند و افكارى كه از اين رقابت سربلند بيرون نيايند مانند انگل هاى
| + | |
− | ناموفق منقرض مى شوند.
| + | |
| | | |
| + | : [[دو برداشت متفاوت از منش]] |
| | | |
− | دوم: ويروسهاى رايانه اي سيستم هاى تكاملى نوظهورى هستند كه با
| + | [[رمزگذاری منش در نظام های معنایی-نشانگانی]] |
− | الگويى مشابه ويروسها و جوکها تكثير می شوند. اين نرمافزارهاي كوچک
| + | |
− | در بومهاى ويژهشان (رايانه ها) سيستمهاى تكاملى موفقى هستند. | + | |
| | | |
− | ويروس هاى رايانه اي، در واقع، دنباله اي از ويروسهاى رايانهاي، در واقع، دنبالهاي از اطالعات رمزگذارى شده بر
| + | [[انتقال منش ها از مجاری ارتباطی]] |
− | حافظههاى الكترونيكى هستند كه رمزِ الزم براى تكثير خود را حمل
| + | |
− | مىكنند. در آنها هم اطالعات بر ماده و انرژى - يعنى الگوى مغناطيسى
| + | [[منش؛ عامل تغيير رفتار در فرد حامل]] |
− | شدن يا نشدنِ ديسكت - چيره است و رفتار كلى ويروس را تعيين مىكند.
| + | |
− | ويروسهاى رايانهاي هم نسبت به محرکهاى خاصى واكنش نشان
| + | |
− | مىدهند و تنها در زمينهى خاصى از نرمافزارهاى پيرامونى - مانند سيستم
| + | چند نکته در مورد منشها<br /> |
− | عاملی خاص - تكثير مىشوند. تغييرات تصادفى كدهاى دودويىِ
| + | |
− | تشكيلدهندهى ويروس هم درجريان تكثير هم در هنگام ذخيره شدن در
| + | * [[منش مختص انسان نیست]] |
− | حافظه امكان دارد، و همواره از اين راه نسخههايى جديد از ويروسها توليد
| + | * [[منشواره در مقابل منش]] |
− | میشوند.
| + | * [[آیا منشها واقعیت دارند؟]] |
− | كوهن، كه كاشف ويروسهاى رايانهاي است و آنها را با نامِ آشناى
| + | |
− | ويروس معرفی كرده، كتابی دربارهي مقايسهى ويروسهاى رايانهاي و
| + | [[فرهنگ چیست؟]] |
− | زيستى نوشته و در آن از شباهت و حتى همسانى رفتار اين دو نوع ويروس
| + | |
− | 120 سخن گفته است
| + | |
− | .
| + | |
− | سوم: چند سال پيش به دليل اهميت يافتنِ بيمارى جنون گاوى )BSE)
| + | |
− | بحثی داغ در مورد مولكولهاي مولد اين بيماري درگرفت. اين مولكول 121
| + | |
− | خوانده میشوند. اين 122 به ردهاي از پروتئينها تعلق دارد كه پريون
| + | |
− | مولكولها توسط ژنى به نام PrPc در پستانداران رمزگذاري مىشوند، اما دو
| + | |
− | شكل ساختارى دارند. يكى از اين دو شكل با بدن سازگار است و بيمارىزا
| + | |
− | نيست. اما شكل پايدار ديگرِ اين مولكول در سلولهاي عصبی رسوب كرده
| + | |
− | و آنان را نابود میكند. نكتهى جالب اين كه برخورد پروتئينهاى طبيعی با
| + | |
− | آنهايی كه شكل فضايى بيماريزا دارند، به تغيير شكل مولكولهاى
| + | |
− | طبيعى میانجامد؛ يعنی، اطالعات ساختارى مربوط به بيمارىزايى از
| + | |
− | مولكولى به مولكول ديگر منتقل مىشود و اين برخوردها به تدريج منجر به رمزگذارىشده بر
| + | |
− | حافظههاى الكترونيكى هستند كه رمزِ الزم براى تكثير خود را حمل
| + | |
− | مىكنند. در آنها هم اطالعات بر ماده و انرژى - يعنى الگوى مغناطيسى
| + | |
− | شدن يا نشدنِ ديسكت - چيره است و رفتار كلى ويروس را تعيين مىكند.
| + | |
− | ويروسهاى رايانهاي هم نسبت به محرکهاى خاصى واكنش نشان
| + | |
− | مىدهند و تنها در زمينهى خاصى از نرمافزارهاى پيرامونى - مانند سيستم
| + | |
− | عاملی خاص - تكثير مىشوند. تغييرات تصادفى كدهاى دودويىِ
| + | |
− | تشكيلدهندهى ويروس هم درجريان تكثير هم در هنگام ذخيره شدن در
| + | |
− | حافظه امكان دارد، و همواره از اين راه نسخههايى جديد از ويروسها توليد
| + | |
− | میشوند.
| + | |
− | كوهن، كه كاشف ويروسهاى رايانهاي است و آنها را با نامِ آشناى
| + | |
− | ويروس معرفی كرده، كتابی دربارهي مقايسهى ويروسهاى رايانهاي و
| + | |
− | زيستى نوشته و در آن از شباهت و حتى همسانى رفتار اين دو نوع ويروس
| + | |
− | 120 سخن گفته است
| + | |
− | .
| + | |
− | سوم: چند سال پيش به دليل اهميت يافتنِ بيمارى جنون گاوى )BSE)
| + | |
− | بحثی داغ در مورد مولكولهاي مولد اين بيماري درگرفت. اين مولكول 121
| + | |
− | خوانده میشوند. اين 122 به ردهاي از پروتئينها تعلق دارد كه پريون
| + | |
− | مولكولها توسط ژنى به نام PrPc در پستانداران رمزگذاري مىشوند، اما دو
| + | |
− | شكل ساختارى دارند. يكى از اين دو شكل با بدن سازگار است و بيمارىزا
| + | |
− | نيست. اما شكل پايدار ديگرِ اين مولكول در سلولهاي عصبی رسوب كرده
| + | |
− | و آنان را نابود میكند. نكتهى جالب اين كه برخورد پروتئينهاى طبيعی با
| + | |
− | آنهايی كه شكل فضايى بيماريزا دارند، به تغيير شكل مولكولهاى
| + | |
− | طبيعى میانجامد؛ يعنی، اطالعات ساختارى مربوط به بيمارىزايى از
| + | |
− | مولكولى به مولكول ديگر منتقل مىشود و اين برخوردها به تدريج منجر به
| + | |