تعريف منش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۱۵ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۲۲: سطر ۲۲:
 
[[چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی]]
 
[[چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی]]
  
:[[شباهت هاى رفتارىِ عنصر فرهنگى با سيستم زنده]]
+
# [[شباهت هاى رفتارىِ عنصر فرهنگى با سيستم زنده]]
 +
# [[ويروس هاى رايانه اي]]
 +
# [[پریونها]]
 +
# [[ميمون هاى ماكاک]]
 +
<br />
  
:[[ويروس هاى رايانه اي]]
+
[[جهش و انتخاب طبیعی؛ شرط لازم سیستم تکاملی]]
  
:[[پریونها]]
 
  
 +
[[تعریف عنصر فرهنگی (منش)]]<br />
  
:[[ميمون هاى ماكاک]]
+
[[منش]]
  
 +
[[منش به مثابه یک سیستم اطلاعاتی]]
  
 +
[[منش الگويى از فعاليت شبكه ى عصبى است]]
  
هدف از ذكر چهار مثالى كه گذشت، اين بود كه تصوير ذهنى مان از  
+
: [[دو برداشت متفاوت از منش]]
سيستم تكاملى، از آنچه به طور سنتى در زيستشناسى يا جامعه شناسى
+
 
تعريف شده است، فراتر رود. سيستم هاى تكامل يابنده تنها به نظام هاي
+
[[رمزگذاری منش در نظام های معنایی-نشانگانی]]
اجتماعى يا زيستى منحصر نمى شوند. هر نظامى كه توانايى تكثير، جهش،
+
 
و گزينش طبيعى را داشته باشد - چه مولكولى پروتئينى باشد، چه رفتار
+
[[انتقال منش ها از مجاری ارتباطی]]
يک جانور - تكامل خواهد يافت. عنصر فرهنگى، يكى از اين سيستمهاست.
+
 
5 .با توجه به آنچه گذشت، اكنون مىتوانيم تعريف خود را از عنصر
+
[[منش؛ عامل تغيير رفتار در فرد حامل]]
فرهنگى پيشنهاد كنيم. با توجه به اين كه تعريف كنونى با مم، مضمون، و
+
 
عادتواره تفاوت دارد و براي پرهيز از ابهام و اشتباه شدنِ مفاهيم با يكديگر
+
 
به نامى ويژه براى آن نياز داريم. نامى كه از اين پس عنصر فرهنگى را با آن
+
چند نکته در مورد منشها<br />
مىناميم »منش« است؛ واژهاى كه از ريشهى اوستايی Oiniam( مَينيو( به
+
 
معناى انديشيدن گرفته شده است. اين واژه و مشتقات آن – مينو، هومن
+
* [[منش مختص انسان نیست]]
)نيکانديش( و دشمن )بدانديش( - در سه هزار سال گذشته در زبانهاي
+
* [[منشواره در مقابل منش]]
ايرانی كاربرد داشته است و همواره به مفهومِ عناصر مربوط به انديشه و
+
* [[آیا منشها واقعیت دارند؟]]
تفكر به كار گرفته میشده است. گفتنی است، اولين كاربرد تخصصی آن در
+
 
گاهانِ زرتشت – نزديک به 3200 سال پيش – ديده میشود. در اين متن
+
[[فرهنگ چیست؟]]
براي نخستين بار در تاريخ مدو نِ تمد ن، سپهر معنا – كه كمابيش با
+
فرهنگ همسان است - از عرصهي گيتی جدا شده و با نام مينو )يعنی
+
انديشيده، انديشيدنی( مشخص شده است. در واقع، اين متن كهنترين
+
سندي است كه در آن به اليهي فرهنگ همچون سطحی مستقل اشاره
+
شده و زرتشت نخستين نظام دقيق از كليدواژگان را براي رمزگذاري آن
+
ابداع كرده است.
+
منش، با وجود كاربرد پيوسته و سه هزار سالهاش در زبانهاي اوستايی
+
و پارسی و پهلوي و دري، امروز در زبان علمىِ فارسى رواجی به نسبت
+
محدود دارد و كاربرد عاميانهى واژهي منش هم تنها محدود به فارسى
+
گفتاري است. البته، برخى از مترجمان و نويسندگان فارسىزبان اين واژه را
+

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۰۴

مروری بر این گفتار


تعریف عنصر فرهنگى

ویژگی های عناصر فرهنگی

عنصر فرهنگی در نگرش سیستمی

  1. عنصر فرهنگی به مثابه یک سیستم
  2. حد و مرز عنصر فرهنگی با جهان پیرامون
  3. عنصر فرهنگی به مثابه حامل معنا
  4. تکثیرپذیری عنصر فرهنگی
  5. خطا؛ هزینه غیر قابل اجتناب همانند سازی
  6. تفکیک من از محیط، نتیجه عملکرد عنصر فرهنگی


سیستم پاداش، معیار درونی ارزشگذاری


چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی

  1. شباهت هاى رفتارىِ عنصر فرهنگى با سيستم زنده
  2. ويروس هاى رايانه اي
  3. پریونها
  4. ميمون هاى ماكاک


جهش و انتخاب طبیعی؛ شرط لازم سیستم تکاملی


تعریف عنصر فرهنگی (منش)

منش

منش به مثابه یک سیستم اطلاعاتی

منش الگويى از فعاليت شبكه ى عصبى است

دو برداشت متفاوت از منش

رمزگذاری منش در نظام های معنایی-نشانگانی

انتقال منش ها از مجاری ارتباطی

منش؛ عامل تغيير رفتار در فرد حامل


چند نکته در مورد منشها

فرهنگ چیست؟