|
|
(۱۷ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
| «واضح است كه عقل و هوش با هر جسمى نمى تواند همزيستى داشته باشد. درخت نمى تواند در اثير زندگى كند، يا ابرها در درياى نمک. همانطور كه ماهى نمى تواند در مزرعه زندگى كند و خون در سنگ جارى نمى شود، وجود و نمو هر چيزى را مكانى مشخص و معين است. » | | «واضح است كه عقل و هوش با هر جسمى نمى تواند همزيستى داشته باشد. درخت نمى تواند در اثير زندگى كند، يا ابرها در درياى نمک. همانطور كه ماهى نمى تواند در مزرعه زندگى كند و خون در سنگ جارى نمى شود، وجود و نمو هر چيزى را مكانى مشخص و معين است. » |
− | ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::'''لوكرسيوس''' | + | :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::'''لوكرسيوس''' |
| | | |
| رويكرد بافت شناسانه به منشها، به آن معناست كه ساختار و كاركردشان را در سطوح گوناگونِ نظام چهارلايه اي [[فراز]] تحليل كنيم. براى سادگى بيشتر، هر يک از اين سطوح را به طور جداگانه مورد بررسى قرارمى دهيم. | | رويكرد بافت شناسانه به منشها، به آن معناست كه ساختار و كاركردشان را در سطوح گوناگونِ نظام چهارلايه اي [[فراز]] تحليل كنيم. براى سادگى بيشتر، هر يک از اين سطوح را به طور جداگانه مورد بررسى قرارمى دهيم. |
− |
| |
− | ==='''[[سطح زيستشناختى]]'''===
| |
− |
| |
− | :[[بندبازی بر لبه تیز جبرانگاری]]
| |
− |
| |
− | :[[آیا منش یک انگل است؟]]
| |
− |
| |
− | :[[منش مصداق همزیستی/هم یاری]]
| |
− |
| |
− | :[[ارتباط منش ها با دستگاه عصبی]]
| |
− |
| |
− | :'''انواع حافظه'''
| |
− | :# [[حافظه پنهان]]
| |
− | :# [[حافظه ى آشكار]]
| |
− |
| |
− | :[[منشهاى ادوارى و معنايى]]
| |
− |
| |
− | :[[تبدیل متقابل منشها و منش واره ها]]
| |
− |
| |
− | :[[منش؛ سپر بلای تکاملی]]
| |
− |
| |
− | :[[افزايش حجم مغز پاسخی به فشار تکاملی]]
| |
− |
| |
− | :[[پیدایش منش ها نتیجه شکل گیری زبان]]
| |
− |
| |
− | :[[بازی؛تمرین حل مسئله]]
| |
− |
| |
− | ==='''سطح روانشناختى'''===
| |
− | <br />
| |
− |
| |
− | [[معنا- ارزش]]
| |
− |
| |
− | [[دیدگاه قدیمی راستِ هنرمند و چپِ رياضیدان و سخنور|دیدگاه قدیمی؛ راستِ هنرمند و چپِ رياضیدان و سخنور]]
| |
− | <br />
| |
− |
| |
− | [[چیرگی تکاملی منش های زبانی]]
| |
− |
| |
− | [[ارزشگذاری منشها]]
| |
− |
| |
− | [[انواع لذت]]<br />
| |
− |
| |
− | :الف) [[لذتهاى طبيعى]]<br />
| |
− |
| |
− | :ب) [[لذت هاى راستين]] <br />
| |
− |
| |
− | : ج)[[لذتهای دروغين]]
| |
− |
| |
− | [[مقایسه لذت های دروغین و راستین]]
| |
− |
| |
− | [[لذت های دروغین در سایر جانوران اجتماعی]]
| |
− |
| |
− | پ( شبكهى منشها را مىتوان سپر باليى دانست كه پايدارى ساخت روانى
| |
− | و انسجام هويت فردى شخص را تضمين مىكند. هر كنشگر انسانى، يک
| |
− | مركز معنايىِ درونى براى سازماندهى رفتارش دارد. اين مركز درونى، در
| |
− | قالب منشهايى كه »من« را تعريف مىكنند، صورتبندي مىشود و در
| |
− | اتصال با دو خوشهى ديگر از منشها - كه تعريفكنندهى »ديگرى« و
| |
− | »جهان« هستند - تصوير ذهنى فرد از هستى و موقعيت خودش در آن را
| |
− | برمىسازند.
| |
− | »من«، مجموعهاى پيشفرضها، قانونمنديهاى رفتارى و
| |
− | چشمداشتهاست كه همواره در خطر فروپاشى قرار دارد. جهان و ديگرى -
| |
− | و حتى خودِ سيستم »من« كه هيچگاه كامالً شناخته نمىشود - منابعى
| |
− | هستند كه بهطور مرتب قواعد پذيرفتهشده توسط »من« را نقض مىكنند،
| |
− | پيشفرضها را زير سؤال مىبرند، و چشمداشتها را برآورده نمىكنند. در
| |
− | چنين شرايطى، ويرانى هويت روانى فرد در اثر فشارهاى محيطى محتوم به
| |
− | نظر مىرسد.
| |
− | شبكهى منشهايى كه در ذهن هر كنشگر انسانى وجود دارند، در برابر
| |
− | اين تهديد همچون اليهاى مدافع عمل میكنند. منشها مىتوانند با
| |
− | اتصاالتى سست به هم متصل شوند، ناسازگاريشان را توسط منشهاى
| |
− | سانسوركنندهاى از سطح باالتر مخفى نمايند، و نقض مداوم تصوير ذهنى
| |
− | فرد از هستى را با بهانههايى توجيه كنند. سپهر منشهاى حاضر در هر
| |
− | ذهن، زيرواحدى از فرهنگ است كه عناصر دست و پا شكسته و از هم
| |
− | گسيختهى معنايى را به هم متصل مىكند و آنها را در برابر فشارهاى
| |
− | تجزيهكنندهى رخدادها - محيطى يا درونى - مقاوم مىسازد.
| |
− | از هم گسيختگى شالودهى روانىِ »من«، آنچنان كه در بيماريهاى
| |
− | روانى ديده مىشود، به خوبى با مدل ما از منشها قابل تفسير است.
| |
− | شيزوفرنى را در كل، مىتوان به صورت طيفى وسيع از نشانگانِ مربوط به از
| |
− | هم گسيختگى شبكهى ابرمنشهاي تعريفكنندهى من/ ديگرى/ جهان در
| |
«واضح است كه عقل و هوش با هر جسمى نمى تواند همزيستى داشته باشد. درخت نمى تواند در اثير زندگى كند، يا ابرها در درياى نمک. همانطور كه ماهى نمى تواند در مزرعه زندگى كند و خون در سنگ جارى نمى شود، وجود و نمو هر چيزى را مكانى مشخص و معين است. »
رويكرد بافت شناسانه به منشها، به آن معناست كه ساختار و كاركردشان را در سطوح گوناگونِ نظام چهارلايه اي فراز تحليل كنيم. براى سادگى بيشتر، هر يک از اين سطوح را به طور جداگانه مورد بررسى قرارمى دهيم.