دانایی ـ هنر -اخلاق: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(تمرین)
(اصل سه پاره بودن سپهر شناختی)
 
(۲ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[زیستجهان]]، [[من ـ دیگری ـ جهان]]، [[نیک ـ بد]]، [[درست ـ نادرست]]، [[زیبا ـ زشت]]
+
==='''کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):'''===
 +
* [[زیستجهان]]
 +
* [[من ـ دیگری ـ جهان]]
 +
* [[نیک ـ بد]]
 +
* [[درست ـ نادرست]]
 +
* [[زیبا ـ زشت]]
 +
 
  
 
==='''اصل سه پاره بودن سپهر شناختی'''===  
 
==='''اصل سه پاره بودن سپهر شناختی'''===  
:ارتباط من با [[مهروند]] بر حسب آماج کردنِ من، دیگرى، یا جهان، سه شکل از شناسایی و سه نوع داوری را پدید می آورد که عبارتند از '''دانایی'''، '''اخلاق''' و '''هنر'''.
+
ارتباط من با [[مهروند]] بر حسب آماج کردنِ من، دیگرى، یا جهان، سه شکل از شناسایی و سه نوع [[داوری]] را پدید می آورد که عبارتند از '''دانایی'''، '''اخلاق''' و '''هنر'''.
: '''الف)''' رابطه ى '''من با جهان'''، به دلیل غیاب [[خواست]] و هویت در جهان، ارتباطى از نوع شناخت بى طرفانه است. در این رابطه تمایز میان [[درست ـ نادرست|درست و نادرست]] و مفاهیم راست و ناراست درباره ى جهان اهمیت دارد. چارچوب مفهومىِ سازماندهنده به این تمایزها را '''دانش''' مى نامیم.
+
<br />
  
: '''ب)''' ارتباط '''من با دیگرى'''، به دلیل حضور خواست و هویت در او، و امکانِ انتخاب و پاداش گرفتنِ وى، متفاوت است. من در ارتباط با دیگرى به [[تمایز]] [[نیک ـ بد|خوب از بد]] بیشتر توجه دارد، بنابراین در اندرکنش با دیگرى، نظام هاى '''اخلاق''' زاییده مىشود.  
+
: '''الف)''' رابطه ى '''من با جهان'''، به دلیل غیاب [[خواست]] و هویت در جهان، ارتباطى از نوع شناخت بى طرفانه است. در این رابطه تمایز میان [[درست ـ نادرست]] و مفاهیم راست و ناراست درباره ى جهان اهمیت دارد. چارچوب مفهومىِ سازماندهنده به این تمایزها را '''دانش''' مى نامیم.
 +
<br />
 +
 
 +
: '''ب)''' ارتباط '''من با دیگرى'''، به دلیل حضور [[خواست]] و هویت در او، و امکانِ [[انتخاب]]  و پاداش گرفتنِ وى، متفاوت است. من در ارتباط با دیگرى به [[تمایز]] [[نیک ـ بد|خوب از بد]] بیشتر توجه دارد، بنابراین در اندرکنش با دیگرى، نظام هاى '''اخلاق''' زاییده مىشود.  
 +
<br />
 +
<br />
  
 
: '''ج)''' ارتباط '''من با من'''، بیشتر به ادراک درونى امر [[زیبایی ـ زشتی|زشت از زیبا]] ارتباط مى یابد و بنابراین خصلتى زیبایى شناسانه مى یابد. فعالیت هاى پیچیده ى این رده به دشوارى در قالب نظام هاى زیبایى شناسانه سازمان مى یابند.
 
: '''ج)''' ارتباط '''من با من'''، بیشتر به ادراک درونى امر [[زیبایی ـ زشتی|زشت از زیبا]] ارتباط مى یابد و بنابراین خصلتى زیبایى شناسانه مى یابد. فعالیت هاى پیچیده ى این رده به دشوارى در قالب نظام هاى زیبایى شناسانه سازمان مى یابند.
سطر ۱۱: سطر ۲۲:
  
 
==='''ذات انگاری'''===  
 
==='''ذات انگاری'''===  
:تمایزهاى شناختى، اخلاقى و زیبایى شناسانه ریشه در ماهیت پدیدارها دارند.
+
: تمایزهاى شناختى، اخلاقى و زیبایى شناسانه ریشه در ماهیت [[پدیدار]]ها دارند.
  
  
 
==='''[[تله]] ی [[بندو]]'''===  
 
==='''[[تله]] ی [[بندو]]'''===  
:پافشارى بر جم و تمایزى که کارآمد نیست، از راهِ منسوب کردنش به واقعیتى در جهان خارج.
+
: پافشارى بر [[جم]] و تمایزى که کارآمد نیست، از راهِ منسوب کردنش به واقعیتى در جهان خارج.
  
  
 
==='''[[راهبرد]] [[مزدک]]'''===
 
==='''[[راهبرد]] [[مزدک]]'''===
:نقض موضعى و آزمایشىِ تمایزها و وارسى پیامدِ آن، یا بازتعریف جمها.
+
: نقض موضعى و آزمایشىِ تمایزها و وارسى پیامدِ آن، یا بازتعریف جمها.
  
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۹

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):


اصل سه پاره بودن سپهر شناختی

ارتباط من با مهروند بر حسب آماج کردنِ من، دیگرى، یا جهان، سه شکل از شناسایی و سه نوع داوری را پدید می آورد که عبارتند از دانایی، اخلاق و هنر.

الف) رابطه ى من با جهان، به دلیل غیاب خواست و هویت در جهان، ارتباطى از نوع شناخت بى طرفانه است. در این رابطه تمایز میان درست ـ نادرست و مفاهیم راست و ناراست درباره ى جهان اهمیت دارد. چارچوب مفهومىِ سازماندهنده به این تمایزها را دانش مى نامیم.


ب) ارتباط من با دیگرى، به دلیل حضور خواست و هویت در او، و امکانِ انتخاب و پاداش گرفتنِ وى، متفاوت است. من در ارتباط با دیگرى به تمایز خوب از بد بیشتر توجه دارد، بنابراین در اندرکنش با دیگرى، نظام هاى اخلاق زاییده مىشود.



ج) ارتباط من با من، بیشتر به ادراک درونى امر زشت از زیبا ارتباط مى یابد و بنابراین خصلتى زیبایى شناسانه مى یابد. فعالیت هاى پیچیده ى این رده به دشوارى در قالب نظام هاى زیبایى شناسانه سازمان مى یابند.


ذات انگاری

تمایزهاى شناختى، اخلاقى و زیبایى شناسانه ریشه در ماهیت پدیدارها دارند.


تله ی بندو

پافشارى بر جم و تمایزى که کارآمد نیست، از راهِ منسوب کردنش به واقعیتى در جهان خارج.


راهبرد مزدک

نقض موضعى و آزمایشىِ تمایزها و وارسى پیامدِ آن، یا بازتعریف جمها.


پرسش

آیا مى توان با واژگونه ى گزاره هاى مورد پذیرش زروان نظریه اى تازه بنیاد کرد؟


تمرین

در مورد درستى، خوبى و زیبایى چه چیزى شک ندارید؟ در این مورد شک کنید
21.JPG