فراز: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(اصل سلسله مراتبی بودن من:)
(اصل سلسله مراتبی بودن من:)
 
(۱۰ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
 
 
==='''اصل سلسله مراتبی بودن من''':===  
 
==='''اصل سلسله مراتبی بودن من''':===  
* آن بخشى از هستى که بتواند به شکلی خودآگاه شکل هستى اش را انتخاب کند، «من» است.  
+
* آن بخشى از هستى که بتواند به شکلی خودآگاه شکل هستى اش را انتخاب کند، «[[من]]» است.  
* آنچه که من خوانده مى شود، بخشى از پیکره ى فراگیر و ناشناختنىِ [[مهروند]] است که به دلایل شناخت شناسانه ــ و نه هستى شناسانه ــ از آن مجزا فرض می شود. من، به عنوان زیرسیستمى از مهروند، مجموعه اى از حالات ممکن را براى [[بودن]] در پیش رو دارد که در هر برش زمانى تنها یکى از آنها را بر می گزیند.  
+
* آنچه که «[[من]]» خوانده مى شود، بخشى از پیکره ى فراگیر و ناشناختنىِ [[مهروند]] است که به دلایل شناخت شناسانه ــ و نه هستى شناسانه ــ از آن مجزا فرض می شود.  
* مجموعه ى این انتخابها، شکل هستى من را برمی سازد. این تجلىِ من را می توان به عنوان [[سیستمى پیچیده]] در نظر گرفت و به طور علمى مورد تحلیل قرار داد.  
+
* من، به عنوان [[زیرسیستمى]] از [[مهروند]]، مجموعه اى از حالات ممکن را براى [[بودن]] در پیش رو دارد که در هر برش زمانى تنها یکى از آنها را بر می گزیند.  
 +
* مجموعه ى این [[انتخاب]] ها، شکل هستى من را برمی سازد. این تجلىِ من را می توان به عنوان یک [[سیستم پیچیده]] در نظر گرفت و به طور علمى مورد تحلیل قرار داد.  
 
* در این حالت من همچون نظامی [[سلسله مراتب]]ی بازنموده خواهد شد.
 
* در این حالت من همچون نظامی [[سلسله مراتب]]ی بازنموده خواهد شد.
* کمترین سطوحی که برای توصیف کامل من ضرورت دارند، عبارتند از '''چهار لایه یا مقیاسِ زیست شناختى، روان شناختى، جامعه شناختى و فرهنگى'''. هریک از این سطوح نظرگاهی برای فهم و رمزگذاری و توصیف چیزها و رخدادهای مربوط به من محسوب میشوند.  
+
<br />
 +
<br />
 +
 
 +
* کمترین سطوحی که برای توصیف کامل من ضرورت دارند، عبارتند از '''چهار لایه''' یا مقیاس:
 +
# [[سطح زیستی]]
 +
# [[سطح روان شناختى]]
 +
# [[سطح جامعه شناختى]] 
 +
# [[سطح فرهنگى]]
 +
<br />
 +
<br />
 +
 
 +
* هریک از این سطوح نظرگاهی برای فهم و رمزگذاری و توصیف [[چیز]]ها و [[رخداد]]های مربوط به من محسوب میشوند.  
 
* این چهار لایه را به طور خلاصه '''فراز''' می نامیم.  
 
* این چهار لایه را به طور خلاصه '''فراز''' می نامیم.  
* سطوح فراز مقیاس هاى متفاوتى هستند که توصیف هستى را در برشهاى تحلیلیِ متفاوتى ممکن می سازند. سطوح فراز امرى روش شناختى و اپیستمیک هستند، و خصلت هستی شناسانه ندارند .
+
* سطوح فراز مقیاس هاى متفاوتى هستند که توصیف هستى را در برش هاى تحلیلیِ متفاوتى ممکن می سازند.  
 +
* سطوح فراز امرى روش شناختى و اپیستمیک هستند، و خصلت هستی شناسانه ندارند .
 +
<br />
 +
<br />
 +
 
 +
==='''[[تحويل انگاری]]'''===
 +
* سطوح فراز ــ یا سطوح مشاهداتى مشابه ــ اهمیت هستى شناسانه دارند.
 +
* در نتیجه یکى از سطوح فراز از بقیه مهمتر، اصیلتر یا واقعى تر است.
 +
 +
<br />
 +
 
 +
==='''[[تله]] ی [[سِِنمار]]'''===
 +
* پدیدارى که به یک سطح از فراز تعلق دارد، مى تواند به طور کامل توسط پدیدارهاى سطحى دیگر توضیح داده شود.
 +
* این تحویل انگاری به آن می انجامد که همه ى سطوح چیزى نیستند جز انعکاس یک سطح در شرایط گوناگون.
 +
<br />
 +
<br />
 +
 
 +
==='''[[راهبرد]] [[چیستا]]'''===
 +
: درک این نکته که سطوح فراز یا هر سطح توصیفى دیگر، تنها مقیاسى براى صورتبندی تجربه ها و مشاهده هاى ما هستند، و نه امرى هستى شناختى که داراى اصالت باشد یا نباشد.
 +
<br />
 +
<br />
 +
 
 +
 
 +
==='''پرسش'''===
 +
* چه متغیرهایى صفات فرهنگى، اجتماعى، روانى و زیستى من را از هم متمایز مى کنند؟ 
 +
* [[حد و مرز]] سطوح فراز به لحاظ روششناختی کدامند؟ 
 +
* بر اساس چه معیارهایی یک چیز یا رخدادِ مربوط به من در یکی از این سطوح قرار میگیرد؟ 
 +
* چرا چهار سطح فرض شده اند و نه بیشتر یا کمتر؟
 +
<br />
 +
 
 +
<br />
 +
==='''تمرین'''===
 +
* خود را در یک صفحه به کمک مجموعه ای از ویژگیها توصیف کنید.
 +
* هریک از این صفات به کدام سطح فراز مربوط می شوند؟
 +
[[File:24.JPG|center]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۲۹

اصل سلسله مراتبی بودن من:

  • آن بخشى از هستى که بتواند به شکلی خودآگاه شکل هستى اش را انتخاب کند، «من» است.
  • آنچه که «من» خوانده مى شود، بخشى از پیکره ى فراگیر و ناشناختنىِ مهروند است که به دلایل شناخت شناسانه ــ و نه هستى شناسانه ــ از آن مجزا فرض می شود.
  • من، به عنوان زیرسیستمى از مهروند، مجموعه اى از حالات ممکن را براى بودن در پیش رو دارد که در هر برش زمانى تنها یکى از آنها را بر می گزیند.
  • مجموعه ى این انتخاب ها، شکل هستى من را برمی سازد. این تجلىِ من را می توان به عنوان یک سیستم پیچیده در نظر گرفت و به طور علمى مورد تحلیل قرار داد.
  • در این حالت من همچون نظامی سلسله مراتبی بازنموده خواهد شد.



  • کمترین سطوحی که برای توصیف کامل من ضرورت دارند، عبارتند از چهار لایه یا مقیاس:
  1. سطح زیستی
  2. سطح روان شناختى
  3. سطح جامعه شناختى
  4. سطح فرهنگى



  • هریک از این سطوح نظرگاهی برای فهم و رمزگذاری و توصیف چیزها و رخدادهای مربوط به من محسوب میشوند.
  • این چهار لایه را به طور خلاصه فراز می نامیم.
  • سطوح فراز مقیاس هاى متفاوتى هستند که توصیف هستى را در برش هاى تحلیلیِ متفاوتى ممکن می سازند.
  • سطوح فراز امرى روش شناختى و اپیستمیک هستند، و خصلت هستی شناسانه ندارند .



تحويل انگاری

  • سطوح فراز ــ یا سطوح مشاهداتى مشابه ــ اهمیت هستى شناسانه دارند.
  • در نتیجه یکى از سطوح فراز از بقیه مهمتر، اصیلتر یا واقعى تر است.


تله ی سِِنمار

  • پدیدارى که به یک سطح از فراز تعلق دارد، مى تواند به طور کامل توسط پدیدارهاى سطحى دیگر توضیح داده شود.
  • این تحویل انگاری به آن می انجامد که همه ى سطوح چیزى نیستند جز انعکاس یک سطح در شرایط گوناگون.



راهبرد چیستا

درک این نکته که سطوح فراز یا هر سطح توصیفى دیگر، تنها مقیاسى براى صورتبندی تجربه ها و مشاهده هاى ما هستند، و نه امرى هستى شناختى که داراى اصالت باشد یا نباشد.




پرسش

  • چه متغیرهایى صفات فرهنگى، اجتماعى، روانى و زیستى من را از هم متمایز مى کنند؟
  • حد و مرز سطوح فراز به لحاظ روششناختی کدامند؟
  • بر اساس چه معیارهایی یک چیز یا رخدادِ مربوط به من در یکی از این سطوح قرار میگیرد؟
  • چرا چهار سطح فرض شده اند و نه بیشتر یا کمتر؟



تمرین

  • خود را در یک صفحه به کمک مجموعه ای از ویژگیها توصیف کنید.
  • هریک از این صفات به کدام سطح فراز مربوط می شوند؟
24.JPG