زبان الگویی از پردازش اطلاعات است: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(صفحهای جدید حاوی «==='''چهارم: زبان الگویی از پردازش اطلاعات است'''=== تردیدی نیست که "ارتباط"، در م...» ایجاد کرد) |
(←چهارم: زبان الگویی از پردازش اطلاعات است) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
==='''چهارم: زبان الگویی از پردازش اطلاعات است'''=== | ==='''چهارم: زبان الگویی از پردازش اطلاعات است'''=== | ||
تردیدی نیست که "ارتباط"، در معنای عام تکاملی و جانورشناسانه اش، و همچنین زبان در معنای دقیقتر و باریکترِ جامعه شناسانه اش، الگوهایی از مدیریت '''[[پردازش اطلاعات]]''' هستند. | تردیدی نیست که "ارتباط"، در معنای عام تکاملی و جانورشناسانه اش، و همچنین زبان در معنای دقیقتر و باریکترِ جامعه شناسانه اش، الگوهایی از مدیریت '''[[پردازش اطلاعات]]''' هستند. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
<br /> | <br /> | ||
− | + | ====کلیدواژه های اطلاعاتی==== | |
+ | * '''بیت'''، یکای پایه ایست که شمردن شکستهای تقارن را ممکن می سازد. چون هر دامنه ای از [[اطلاعات]] را میتوان در قالب گامهای پیاپیِ شکسته شدنِ تقارنهایی دوتایی صورتبندی کرد | ||
+ | * [[تقارن]] به عناصر، روابطی یا رخدادهایی اشاره می کند که احتمال بروزشان در جهان خارج به صورت بخت هایی همانند و موقعیتهایی یکسان نمود پیدا کند. | ||
+ | * اطلاعات، زمانی پدید میآید که این همسانی نقض شود و در میان موقعیت های رقیبِ همانند، تمایزی پدید آید. این تمایز در قالب "[[شکست تقارن]]" فهمیده میشود و رمزگذاریِ آن، به پیدایش نظامهای زبانی و نشانگانی منتهی میگردد. | ||
+ | * '''رمزگان'''، شیوه ی سازماندهی و اشاره کردن به شکستهای تقارنِ پیاپی است. | ||
<br /> | <br /> | ||
− | + | ====ارجاع==== | |
− | + | * جهانی که ما در آن زندگی می کنیم و کلیت [[من ـ دیگری - جهان|زیستجهان]] ی که در نظام ادراکی ما [[بازنمایی]] میشود، مجموعه ای از شکست [[تقارن|شکستهای تقارنِ]] بسیار پردامنه، پرشمار و فراگیر است. | |
+ | * در هر مقطع زمانی، بینهایت حالت متفاوت برای هستی وجود دارد که در حالت پایه نسبت به یکدیگر وضعیتی متقارن دارند. | ||
− | + | * اینکه جهان از لحظه ی اکنون تا لحظه ی اکنون به علاوه ی یک ثانیه بعد، به کدام موقعیت منتهی شود، به مجموعه ای از شکستهای تقارنِ گوناگون مربوط میشود که ما آن را در قالب روابط علّی می فهمیم. | |
− | + | ||
− | + | ||
− | به عنوان مثال، نگاه میمونی که به شکارچی خیره میشود، برای همنوعانش برهانی قاطع است تا وجود شکارچی را تشخیص دهند، یا حالت چهره ی جانوری که خشم یا ترس را در خود نمایان میسازد برای جانور دیگری که او را مشاهده میکند کافی است تا حالت درونی و وضعیت روانی وی را حدس بزند. | + | * به این ترتیب، زبان روشی است برای رمزگذاری و پیکربندی تمایزهایی که اتفاقاً در داخل خودِ نظامِ زبانی باید بازنمایی گردد و نمایش داده شود تا به ساختاری شفاف و روشن و انتقال پذیر منتهی گردد. |
+ | * این رمزگذاریِ درونی در موجوداتی که نظام ارتباطی ساده و دستگاه عصبیِ به نسبت مقدماتی ای دارند، با [[ارجاع]] مستقیم به جهان خارج ممکن میشود. | ||
+ | |||
+ | * به عنوان مثال، نگاه میمونی که به شکارچی خیره میشود، برای همنوعانش برهانی قاطع است تا وجود شکارچی را تشخیص دهند، یا حالت چهره ی جانوری که خشم یا ترس را در خود نمایان میسازد برای جانور دیگری که او را مشاهده میکند کافی است تا حالت درونی و وضعیت روانی وی را حدس بزند. | ||
+ | * چنین چیزی در زبانِ انسانی، که به شکلی بسیار بغرنج تر، رمزگذاری افراطی و مجددی را در مورد خودِ رمزگان به انجام میرساند، دیده نمیشود. | ||
<br /> | <br /> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | زبان با توانایی شگفت انگیزِش برای [[ارجاع]] دادن به خود، این خودبسندگی نظام نمادین از امر نموده شده را تکمیل میکند، و [[ایستایی ـ پویایی|پویایی]] کمابیش مستقل و | + | ====رمزگذاری لایه لایه==== |
+ | * ما با یک نظام رمزگانِ [[سیستم خودسازمانده|خودسازمانده]] و [[سیستم خودارجاع|خودارجاع]] روبه رو هستیم؛ یعنی نظامی که به صورت یک مجموعه ی منسجم و [[جبر - اختیار|خودمختار]] و [[سیستم بسته|بسته]] عمل میکند. | ||
+ | * مجموعه ای که خودِ ساز و کارِ رمزگذاری را بار دیگر رمزگذاری می کند و به خودِ [[فرآيند]] ارجاع، ارجاع می دهد و به این ترتیب در سطوحی بالنده و توسعه یابنده لایه هایی تازه از [[نماد]]های جدید و ارجاعهای ثانویه را پدید می آورد. | ||
+ | * به این ترتیب [[بازنمایی]] شکستهای تقارن در جهانِ اطرافِ ذهن شناسنده، آنگاه که زبان حضور داشته باشد، به انبوهی از شکستهای تقارن درونزاد و [[مرکزدار ؛ مرکز زدوده|خودمدار]]انه می انجامد که تراکمی از [[اطلاعات]] را در رمزگانی [[سلسله مراتب|لایه لایه]] و [[سیستم پیچیده|پیچیده]] پدید میآورد. | ||
+ | |||
+ | * زبان با توانایی شگفت انگیزِش برای [[ارجاع]] دادن به خود، این خودبسندگی نظام نمادین از امر نموده شده را تکمیل میکند، و [[ایستایی ـ پویایی|پویایی]] کمابیش مستقل و خودبسنده ای را در سپهری از نشانگان جاری میسازد. |
نسخهٔ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۲۲
محتویات
چهارم: زبان الگویی از پردازش اطلاعات است
تردیدی نیست که "ارتباط"، در معنای عام تکاملی و جانورشناسانه اش، و همچنین زبان در معنای دقیقتر و باریکترِ جامعه شناسانه اش، الگوهایی از مدیریت پردازش اطلاعات هستند.
کلیدواژه های اطلاعاتی
- بیت، یکای پایه ایست که شمردن شکستهای تقارن را ممکن می سازد. چون هر دامنه ای از اطلاعات را میتوان در قالب گامهای پیاپیِ شکسته شدنِ تقارنهایی دوتایی صورتبندی کرد
- تقارن به عناصر، روابطی یا رخدادهایی اشاره می کند که احتمال بروزشان در جهان خارج به صورت بخت هایی همانند و موقعیتهایی یکسان نمود پیدا کند.
- اطلاعات، زمانی پدید میآید که این همسانی نقض شود و در میان موقعیت های رقیبِ همانند، تمایزی پدید آید. این تمایز در قالب "شکست تقارن" فهمیده میشود و رمزگذاریِ آن، به پیدایش نظامهای زبانی و نشانگانی منتهی میگردد.
- رمزگان، شیوه ی سازماندهی و اشاره کردن به شکستهای تقارنِ پیاپی است.
ارجاع
- جهانی که ما در آن زندگی می کنیم و کلیت زیستجهان ی که در نظام ادراکی ما بازنمایی میشود، مجموعه ای از شکست شکستهای تقارنِ بسیار پردامنه، پرشمار و فراگیر است.
- در هر مقطع زمانی، بینهایت حالت متفاوت برای هستی وجود دارد که در حالت پایه نسبت به یکدیگر وضعیتی متقارن دارند.
- اینکه جهان از لحظه ی اکنون تا لحظه ی اکنون به علاوه ی یک ثانیه بعد، به کدام موقعیت منتهی شود، به مجموعه ای از شکستهای تقارنِ گوناگون مربوط میشود که ما آن را در قالب روابط علّی می فهمیم.
- به این ترتیب، زبان روشی است برای رمزگذاری و پیکربندی تمایزهایی که اتفاقاً در داخل خودِ نظامِ زبانی باید بازنمایی گردد و نمایش داده شود تا به ساختاری شفاف و روشن و انتقال پذیر منتهی گردد.
- این رمزگذاریِ درونی در موجوداتی که نظام ارتباطی ساده و دستگاه عصبیِ به نسبت مقدماتی ای دارند، با ارجاع مستقیم به جهان خارج ممکن میشود.
- به عنوان مثال، نگاه میمونی که به شکارچی خیره میشود، برای همنوعانش برهانی قاطع است تا وجود شکارچی را تشخیص دهند، یا حالت چهره ی جانوری که خشم یا ترس را در خود نمایان میسازد برای جانور دیگری که او را مشاهده میکند کافی است تا حالت درونی و وضعیت روانی وی را حدس بزند.
- چنین چیزی در زبانِ انسانی، که به شکلی بسیار بغرنج تر، رمزگذاری افراطی و مجددی را در مورد خودِ رمزگان به انجام میرساند، دیده نمیشود.
رمزگذاری لایه لایه
- ما با یک نظام رمزگانِ خودسازمانده و خودارجاع روبه رو هستیم؛ یعنی نظامی که به صورت یک مجموعه ی منسجم و خودمختار و بسته عمل میکند.
- مجموعه ای که خودِ ساز و کارِ رمزگذاری را بار دیگر رمزگذاری می کند و به خودِ فرآيند ارجاع، ارجاع می دهد و به این ترتیب در سطوحی بالنده و توسعه یابنده لایه هایی تازه از نمادهای جدید و ارجاعهای ثانویه را پدید می آورد.
- به این ترتیب بازنمایی شکستهای تقارن در جهانِ اطرافِ ذهن شناسنده، آنگاه که زبان حضور داشته باشد، به انبوهی از شکستهای تقارن درونزاد و خودمدارانه می انجامد که تراکمی از اطلاعات را در رمزگانی لایه لایه و پیچیده پدید میآورد.