همسانی - ناهمسانی: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←اصل ناهمسانی:) |
|||
(۳ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ===کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی)=== | |
− | + | ||
− | [[شباهت ـ تفاوت]] | + | * [[شباهت ـ تفاوت]] |
− | + | * [[تکرار - خلاقیت|تکرار ـ تغییر]] | |
− | [[تکرار - خلاقیت|تکرار ـ تغییر]] | + | * [[تقارن ـ شکست تقارن]] |
<br /> | <br /> | ||
− | |||
<br /> | <br /> | ||
==='''اصل ناهمسانی''':=== | ==='''اصل ناهمسانی''':=== | ||
− | * هیچ بخشی از [[مهروند]] با هیچ بخش دیگری از مهروند دقیقاً همسان نیست، و این مهمترین وجه شباهت حاکم بر سراسر هستنده هاست. * زیرواحدهای [[کرانمندی]] از [[هستی]] که توسط [[دستگاه شناسنده|دستگاه شناختی]] ما در قالبی زمانی ـ مکانی محدود شده و در قالب [[نمود]]ها به شکلی کرانمند شناسایی میشوند، دستاورد شکسته شدنِ تقارنی هستند که شناخت به هستی تحمیل می کند. | + | * هیچ بخشی از [[مهروند]] با هیچ بخش دیگری از مهروند دقیقاً همسان نیست، و این مهمترین وجه شباهت حاکم بر سراسر هستنده هاست. |
+ | * زیرواحدهای [[کرانمندی]] از [[هستی]] که توسط [[دستگاه شناسنده|دستگاه شناختی]] ما در قالبی زمانی ـ مکانی محدود شده و در قالب [[نمود]]ها به شکلی کرانمند شناسایی میشوند، دستاورد [[شکسته شدنِ تقارنی]] هستند که شناخت به هستی تحمیل می کند. | ||
* با وجود این، [[تقارن]] نهفته در هستی بر همسانی و شباهت و تکراری بودن [[چیز]]ها و [[رخداد]]ها مبتنی نیست. | * با وجود این، [[تقارن]] نهفته در هستی بر همسانی و شباهت و تکراری بودن [[چیز]]ها و [[رخداد]]ها مبتنی نیست. | ||
− | * برعکس، هستی زمینه ای از | + | * برعکس، هستی زمینه ای از روندها و هستنده ها را در بر میگیرد که همگی منحصر به فرد و ویژه هستند. |
− | + | * همسانی و ناهمسانی، آنگاه که در نظامهای زبانی رمزگذاری شوند، شباهت و تفاوت را برمیسازند و در آن هنگام که در پیوند با [[جمِ]] [[پویایی ـ ایستایی]] به پدیدارها منسوب شوند، در قالبِ '''تکرار''' (وجهِ پدیداریِ همسانی) یا '''تغییر''' (وجه پدیداریِ ناهمسانی) نمود مییابند. | |
− | + | ||
− | همسانی و ناهمسانی، آنگاه که در نظامهای زبانی رمزگذاری شوند، شباهت و تفاوت را برمیسازند و در آن هنگام که در پیوند با [[جمِ]] [[پویایی ـ ایستایی]] به پدیدارها منسوب شوند، در قالبِ '''تکرار''' (وجهِ پدیداریِ همسانی) یا '''تغییر''' (وجه پدیداریِ ناهمسانی) نمود مییابند. | + | |
− | + | ||
==='''توهم همسانی''':=== | ==='''توهم همسانی''':=== | ||
سطر ۲۲: | سطر ۱۹: | ||
* از این رو، دستگاه شناختی در زمینه ای پیوسته از هستنده های منحصر به فرد، اما همسان/ متقارن، ناهمسانی هایی را تشخیص میدهد، پردازش و [[رمزگذاری]] می کند، و در نهایت می آفریند. | * از این رو، دستگاه شناختی در زمینه ای پیوسته از هستنده های منحصر به فرد، اما همسان/ متقارن، ناهمسانی هایی را تشخیص میدهد، پردازش و [[رمزگذاری]] می کند، و در نهایت می آفریند. | ||
* این ناهمسانی ها معمولا به خودِ هستی و مهروند منسوب میشوند. | * این ناهمسانی ها معمولا به خودِ هستی و مهروند منسوب میشوند. | ||
+ | <br /> | ||
==='''[[تله]] ی [[بِندو]]''':=== | ==='''[[تله]] ی [[بِندو]]''':=== | ||
− | + | تأکید بیش از اندازه بر همسانی یا ناهمسانی، به اختلال در شناسایی منتهی میشود. ذهنی که نتواند خود را از جمِ همسانی ـ ناهمسانی جدا کند و این دو را در مرتبه ی ابزاری برای رمزگذاری هستی به کار بگیرد، هستنده ها را در ذات خود همسان یا ناهمسان خواهد پنداشت و در نتیجه راه به شناسایی درست | |
و کارآمدشان نخواهد یافت. | و کارآمدشان نخواهد یافت. | ||
+ | <br /> | ||
سطر ۳۳: | سطر ۳۲: | ||
* به کارگیریِ آگاهانه و خودمدارانه ی همسانی و ناهمسانی همچون ابزاری برای رده بندی هستنده ها، مدیریت مفاهیم، و پیکربندی قواعد حاکم بر هستی، بی آن که آن دو همچون اموری ذاتی یا مطلق اعتبار یابند. | * به کارگیریِ آگاهانه و خودمدارانه ی همسانی و ناهمسانی همچون ابزاری برای رده بندی هستنده ها، مدیریت مفاهیم، و پیکربندی قواعد حاکم بر هستی، بی آن که آن دو همچون اموری ذاتی یا مطلق اعتبار یابند. | ||
* توجه به این نکته که هستی از ریزه کاریها و زیرواحدهایی کاملا ویژه و یکتا و تکرارناپذیر تشکیل شده و با وجود این، تمام تفاوتهای قابل تشخیص میان این زیرواحدها آفریده ی ذهن شناسنده هستند، نه ماهیت بیرونی خود چیزها و رخدادها. | * توجه به این نکته که هستی از ریزه کاریها و زیرواحدهایی کاملا ویژه و یکتا و تکرارناپذیر تشکیل شده و با وجود این، تمام تفاوتهای قابل تشخیص میان این زیرواحدها آفریده ی ذهن شناسنده هستند، نه ماهیت بیرونی خود چیزها و رخدادها. | ||
− | * دیدنِ همزمانِ تقارنِ حاکم بر کل هستی، و ناهمسانی نهفته در اجزای آن. | + | * دیدنِ همزمانِ [[تقارنِ]] حاکم بر کل هستی، و ناهمسانی نهفته در اجزای آن. |
+ | <br /> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۳
محتویات
کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی)
اصل ناهمسانی:
- هیچ بخشی از مهروند با هیچ بخش دیگری از مهروند دقیقاً همسان نیست، و این مهمترین وجه شباهت حاکم بر سراسر هستنده هاست.
- زیرواحدهای کرانمندی از هستی که توسط دستگاه شناختی ما در قالبی زمانی ـ مکانی محدود شده و در قالب نمودها به شکلی کرانمند شناسایی میشوند، دستاورد شکسته شدنِ تقارنی هستند که شناخت به هستی تحمیل می کند.
- با وجود این، تقارن نهفته در هستی بر همسانی و شباهت و تکراری بودن چیزها و رخدادها مبتنی نیست.
- برعکس، هستی زمینه ای از روندها و هستنده ها را در بر میگیرد که همگی منحصر به فرد و ویژه هستند.
- همسانی و ناهمسانی، آنگاه که در نظامهای زبانی رمزگذاری شوند، شباهت و تفاوت را برمیسازند و در آن هنگام که در پیوند با جمِ پویایی ـ ایستایی به پدیدارها منسوب شوند، در قالبِ تکرار (وجهِ پدیداریِ همسانی) یا تغییر (وجه پدیداریِ ناهمسانی) نمود مییابند.
توهم همسانی:
- دستگاه شناختی من بر اساس پردازش شباهتها و استخراج الگوهایی از درون موارد تکراری و شبیه به هم کار میکند.
- در نتیجه شکستن تقارن بر اساس رده بندی شباهتها، و نه تأکید بر تفاوتها، سازمان یافته است.
- از این رو، دستگاه شناختی در زمینه ای پیوسته از هستنده های منحصر به فرد، اما همسان/ متقارن، ناهمسانی هایی را تشخیص میدهد، پردازش و رمزگذاری می کند، و در نهایت می آفریند.
- این ناهمسانی ها معمولا به خودِ هستی و مهروند منسوب میشوند.
تله ی بِندو:
تأکید بیش از اندازه بر همسانی یا ناهمسانی، به اختلال در شناسایی منتهی میشود. ذهنی که نتواند خود را از جمِ همسانی ـ ناهمسانی جدا کند و این دو را در مرتبه ی ابزاری برای رمزگذاری هستی به کار بگیرد، هستنده ها را در ذات خود همسان یا ناهمسان خواهد پنداشت و در نتیجه راه به شناسایی درست
و کارآمدشان نخواهد یافت.
راهبرد جاماسپ
- به کارگیریِ آگاهانه و خودمدارانه ی همسانی و ناهمسانی همچون ابزاری برای رده بندی هستنده ها، مدیریت مفاهیم، و پیکربندی قواعد حاکم بر هستی، بی آن که آن دو همچون اموری ذاتی یا مطلق اعتبار یابند.
- توجه به این نکته که هستی از ریزه کاریها و زیرواحدهایی کاملا ویژه و یکتا و تکرارناپذیر تشکیل شده و با وجود این، تمام تفاوتهای قابل تشخیص میان این زیرواحدها آفریده ی ذهن شناسنده هستند، نه ماهیت بیرونی خود چیزها و رخدادها.
- دیدنِ همزمانِ تقارنِ حاکم بر کل هستی، و ناهمسانی نهفته در اجزای آن.
پرسش
- چگونه می توان تقارن هستی و ناهمسانی فراگیر هستنده ها را با هم آشتی داد؟
- این که شناخت بر اساس پردازش شباهتها تفاوتها را میآفریند، یعنی چه؟
- آیا میتوان نظامی از شناسایی را بر اساس تقارن یا ناهمسانی بنا نهاد؟
- چرا شکست تقارن در هستی و همسان پنداشتن هستندهها تا این اندازه رایج است و نه واژگونهی آن؟
تمرین
- چیزها و رخدادها را بنگرید و تفاوتها و شباهتهایشان را با یکدیگر تشخیص دهید.
- دریابید که چگونه بر این مبنا آنها را ردهبندی و پردازش میکنید.
- چه گامهایی از شکست تقارن این پردازش را ممکن ساخته است