|
|
(۶ ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | وای یا وایو یکی از کهنترین خدایان دوران هندوایرانی است. نامش به همین شکل هم در اوستا و هم در وداها وجود دارد و در دوران یگانگی این دو، ایزدی بوده که بر فضای میان گنبد آسمان و سطح زمین فرمان میرانده است. در اینجا، برای این که بحث کمی دقیقتر شود، از نام وای برای اشاره به این خدا در اساطیر ایرانی استفاده خواهم کرد و نام وایو را برای ارجاع به متون هندی نگاه خواهم داشت. هرچند در متون ایرانی و هندی هر دو نامِ وای و وایو برای نامیدن این ایزد به کار گرفته شدهاند. ناگفته نماند که در متون کهن ایرانی معمولاً عنوان «اندروا» (تهیا، فضای خالی) به جای وای استفاده میشود. در ویسپرد او به همراه عناصر دیگری مانند آسمان و دریای فراخکرت که نماد فضای خالی و پهناور هستند، ستوده شده است.
| |
| | | |
− | ایزد وای با وجود حضور ماندگار و گستردهاش در زبانهای ایرانی، موجودی معمایی و پرسشبرانگیز است. با این فرض که اساطیر ودایی شکلی کهنتر و قدیمیتر از روایتهای هند و ایرانی را حفظ کردهاند، میتوان به وداها نگریست و سیمای وای را در دوران چندخدایی کهن آریایی و پیش از انقلاب زرتشتی بازسازی کرد.
| |
− |
| |
− | در وداها، وایو ایزدی مقتدر و مهم است که به همراه برادرش ایندرَه بر هوا، یعنی قلمرو میان آسمان و زمین حاکم است. نام مرسوم او در متون ودایی وایو (वायु) است اما او را با اسامی دیگری نیز میشناسند: پرانا (प्राण) یعنی تنفس، پاوانا (पवन) به معنی پاککننده، گندَهَهدَهَه (رایحهآور)، ساتاگَه (همواره در حرکت) و واتا (वात) که شکل دیگری از کلمهی باد در فارسی است .
| |
− |
| |
− | وایو در ادبیات هندی ایزدی مقتدر است که بر گردونهای سوار است که توسط چهل و نه یا هزار اسبِ سپید و ارغوانی کشیده میشود و درفشی سپید بر آن افراشته شده است. او در ضمن موجودی خطرناک و خونریز است و در ردهبندی ایزدان هند و ایرانی به طبقهي دیوها (دِوَه) تعلق دارد.
| |
− |
| |
− | وای در متون هندوایرانی به نسبت دقیق توصیف شده است. اوست که سوار بر ارابهای تندرو به آسمان می-تازد و رعد و برق پدید میآورد یا به سوی زمین تاخت مکند و گرد و غبار بر میانگیزد. در منابع هندی متأخرتر وایو مستقیماً از دمِ هستی بخشِ پوروشا زاده شده و با این وجود خاستگاهش در ریگودا همچون معمایی جلوهگر میشود. چنان که در سرودی برای ستایش وایو میخوانیم: «او در کجا تولد یافته است ؟ و از کجا برخاسته است؟ او به اراده خویش روان است.»
| |
− |
| |
− | وایو ایزدی توفنده و نیرومند است که مانند ایندره به طایفهی دیوها تعلق دارد. پدری نامدار است که از میان فرزندانش میتوان به خدای میمون (هانومان) اشاره کرد. او با دخترِ نجار آسمانی (تْوَشتری) ازدواج کرد و ماروتها که خدایان توفان باشند از این آمیزش پدید آمدند. وای در اساطیر هندی خالق جزیرهی سریلانکا نیز دانسته میشود. او کسی است که به درخواست خردمندی به نام ناراد به کوه مِرو –محور اتصال زمین و آسمان- تاخت و قلهی آن را ویران کرد و با وجود آن که گارودا بالهایش را برای حفاظت از این کوه بر فرازش گسترده بود، توانست بخشی از آن را بکنَد و به میان دریا پرتاب کند، و این همان سریلانکاست.
| |
− |
| |
− | <gallery mode=nolines heights=1000px width=1000px>
| |
− | File:24eb1c6c33586d37f01974fca7f8d995.jpg|<sub>تصویری از وایو در نقشهای دینی امروز هند</sub>
| |
− | File:Dikpalas.png|<sub>نگهبانان مکان قدسی (دیکپالاس) در معبد جاینیِ پارشْواناتا در کْهاجوراهو: وارونا در طرف راست به رنگ تیره از جهت غرب و وایو در طرف چپ از شمال غربی حراست میکند.</sub>
| |
− | </gallery>
| |
− |
| |
− | در اوستا نام وای در چندین جا به چشم میخورد. نکتهی چشمگیر آن که این نام در گاهان وجود ندارد و از این رو برخورد زرتشت با آن به رفتارش با مهر شبیه بوده است. ولی در اوستای نو وای را هم در کنار سایر ایزدان کهن ایرانی میبینیم. یکی از یشتها که رام یشت خوانده میشود، سراسر به ستایش او اختصاص یافته است. القاب وای در اوستا آمیختهای از عناصر مثبت و منفی را در بر میگیرد. در رام یشت فهرستی بلند از ویژگیهای او را میخوانیم، وای تنومند و نیرومند (تَخمو)، قوی (اَئوچَه)، تندرو (اَئورْوَه)، بر همگان چیره شونده، پیش رونده، پسرونده، دلیرترین، سخت، دیوستیز، خیزابآور، زبانهکشَنده، بسیار فرهمند، یابندهی فره، استوار، زبردست، دیدهبان آفریدگان و چابکدست است. با این وجود او را زیانرسان، بیرحم، آزمند، شکارچی، به چنگ آورندهی آفریدگان و مرگبار هم خواندهاند؛ و چنین آمده که میتوان از اژدها و راهزن و سپاهی زیناوند گریخت، اما فرار کردن از وای ناممکن است.
| |
− |
| |
− | گریزناپذیر بودنِ وای و چیرهگری وی احتمالاً دستمایهای بوده که او را به نمادی از بلاهای طبیعی تبدیل کرده است. به همین دلیل وای یکی از دیرپاترین واژه¬های زبان فارسی هم هست. چون بازمانده¬اش در فارسی میانه (وات/ واد) همچنان در زبان امروزین ما کاربرد دارد، و همان واژه¬ی «باد» است. همچنین خودِ عبارت وای احتمالاً همان است که در شبه جمله¬هایی مانند «ای وای»، و «وای بر تو» همچنان باقی مانده است. برای آن که قدمت این اصطلاح را بنماییم و ریشه گرفتنش از آیین وای را تایید کنیم، کافی است به کهنترین بخش از اوستا، یعنی گاهان بنگریم:
| |
− |
| |
− | <gallery mode=nolines heights=500px widths=500px>
| |
− | Gahan-1.png
| |
− | </gallery>
| |
− |
| |
− | atcâ vê mîzhdem anghat ahyâ magahyâ ýavat âzhush zarazdishtô bûnôi haxtayå paracâ mraocãs aorâcâ ýarâ mainyush dregvatô anãsat parâ ivîzayaâ magêm têm at vê vayôi anghaitî apêmem vacô.
| |
− |
| |
− | «تا بدان هنگام که دل و جان شما سرشار از شور و مهر است و خواه در فراخی و خواه در تنگنا با یکدیگر میجوشید، از پاداش مغان برخوردار خواهید شد. اما اگر مینوی دروغزن بر شما دست یابد و از مغان روی برتابید، سرانجام بانگ وای و دریغ بر خواهید آورد.»
| |
− |
| |
− | همچنین در اردیبهشت یشت، در آنجا که اهریمن از هماورد خویش به تنگ میآید، میگوید:
| |