بود- نمود: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←راهبرد چيستا) |
|||
(۳۲ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | ==کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی)== | ||
+ | * [[حضور ـ غیاب]] | ||
+ | * [[هستی - نیستی]] | ||
+ | * [[درست ـ نادرست|حقیقت ـ واقعیت]] | ||
+ | * [[زمان- مکان]] | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
+ | ==اصل واقعیت بود== | ||
+ | * هر آنچه هست، «بود» است، که سرشتی پویا و سیال و دگرگونشونده دارد. | ||
+ | * شکلِ شناختنی و [[بازنمایی]] شدهی این [[هستیِ]] (بیرونی + درونی) «'''نمود'''» است که توسط [[من]] درک میشود و شالودهی شناسایی از هستی را برمیسازد. | ||
+ | * چارچوبی مفهومی، که برای پیکربندی و فهم این «نمود» در [[ذهن شناسنده]] تشکیل میشود، '''[[درست ـ نادرست|حقیقت]]''' نام دارد. | ||
+ | * '''حقیقت''' به بستر مفهومی دیگری [[ارجاع]] میشود که با «بود» همتا فرض میگردد و '''[[واقعیت]]''' نام دارد. | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | + | ==نمودگرايی== | |
+ | تأکید بیش از اندازه بر «نمود»، به اشتباه گرفته شدن آن با «بود» (واقعگرایی خام) یا انکار ارتباط میان «بود» و «نمود» (ذهنگرایی) میانجامد. | ||
+ | <br /> | ||
− | [[ | + | :'''الف) واقعگرایی خام:''' در این حالت اول نمودها با بودهایی که مستقل از [[ذهن شناسنده]] «هستند»، یکی فرض میشوند و در واقع، بود بر نمود چیره میشود. |
+ | :'''ب) ذهنگرایی:''' در این حالت تمایز میان بود و نمود، و در دسترس بودن دومی، به دستاویزی برای تقدیس نمود و بیاهمیت شمردن بود تبدیل میشود. در نتیجه، هستی به عناصر ذهنی شناختهشده [[تحویلگرایی|فروکاسته]] میشود. | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | + | ==[[تله]]ی [[پيتْريامَت]]== | |
+ | * ترجیح بود بر نمود یا واژگونهی آن، که همان فرو کاستن یکی از این دو به دیگری است، به مخدوش شدن برداشت من از دوقطبیِ [[هستی ـ نیستی]] میانجامد. | ||
+ | * اینها در چارچوبهای فلسفی به ترتیب با نامهای [[رئالیسم]] و [[ایدهآلیسم]] نامبردار شدهاند. | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | + | ==[[راهبرد]] [[چيستا]]== | |
+ | * جدا کردن «'''بود'''» از «'''نمود'''» و پذیرش پایگاه هستیشناختی هر یک، و ردیابی دقیق و درستِ ردپاهای هر یک در شناخت. | ||
+ | * پذیرش اینکه چیزی «هست» که «'''بود'''»است و زیربنای تمام شناختها را بر میسازد | ||
+ | * قبول این که تمامی سپهر شناسایی به «'''نمود'''»هایی محدود میشود که ارتباطی پیچیده، غیر سرراست، اما قطعی را با این «'''بود'''» برقرار میسازند. | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | '' | + | ==پرسش== |
+ | * بود و نمود چگونه در زبان [[رمزگذاری]] میشوند؟ | ||
+ | * آیا میتوان به '''بود''' به طور مستقیم اشاره کرد؟ | ||
+ | * برداشت [[کانت]] در مورد تمایز بود و نمود را بخوانید و نقد کنید. | ||
+ | * برداشت [[هایدگر]] در این مورد را با آنچه دریافتید مقایسه کنید. | ||
+ | * برداشت رایج در [[عرفان ایرانی]] چیست و چه راهبردهایی را برای کنار آمدن با این مسئله پیشنهاد میکند؟ | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
− | + | ==تمرین== | |
+ | * دایره ی بود و نمود را از هم تفکیک کنید. | ||
+ | * در تجربه ی خویش چه چیزهایی «نمود» است و جایگاه «بود» کجاست؟ | ||
− | + | [[File:4.JPG|center]] | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۳
محتویات
کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی)
اصل واقعیت بود
- هر آنچه هست، «بود» است، که سرشتی پویا و سیال و دگرگونشونده دارد.
- شکلِ شناختنی و بازنمایی شدهی این هستیِ (بیرونی + درونی) «نمود» است که توسط من درک میشود و شالودهی شناسایی از هستی را برمیسازد.
- چارچوبی مفهومی، که برای پیکربندی و فهم این «نمود» در ذهن شناسنده تشکیل میشود، حقیقت نام دارد.
- حقیقت به بستر مفهومی دیگری ارجاع میشود که با «بود» همتا فرض میگردد و واقعیت نام دارد.
نمودگرايی
تأکید بیش از اندازه بر «نمود»، به اشتباه گرفته شدن آن با «بود» (واقعگرایی خام) یا انکار ارتباط میان «بود» و «نمود» (ذهنگرایی) میانجامد.
- الف) واقعگرایی خام: در این حالت اول نمودها با بودهایی که مستقل از ذهن شناسنده «هستند»، یکی فرض میشوند و در واقع، بود بر نمود چیره میشود.
- ب) ذهنگرایی: در این حالت تمایز میان بود و نمود، و در دسترس بودن دومی، به دستاویزی برای تقدیس نمود و بیاهمیت شمردن بود تبدیل میشود. در نتیجه، هستی به عناصر ذهنی شناختهشده فروکاسته میشود.
تلهی پيتْريامَت
- ترجیح بود بر نمود یا واژگونهی آن، که همان فرو کاستن یکی از این دو به دیگری است، به مخدوش شدن برداشت من از دوقطبیِ هستی ـ نیستی میانجامد.
- اینها در چارچوبهای فلسفی به ترتیب با نامهای رئالیسم و ایدهآلیسم نامبردار شدهاند.
راهبرد چيستا
- جدا کردن «بود» از «نمود» و پذیرش پایگاه هستیشناختی هر یک، و ردیابی دقیق و درستِ ردپاهای هر یک در شناخت.
- پذیرش اینکه چیزی «هست» که «بود»است و زیربنای تمام شناختها را بر میسازد
- قبول این که تمامی سپهر شناسایی به «نمود»هایی محدود میشود که ارتباطی پیچیده، غیر سرراست، اما قطعی را با این «بود» برقرار میسازند.
پرسش
- بود و نمود چگونه در زبان رمزگذاری میشوند؟
- آیا میتوان به بود به طور مستقیم اشاره کرد؟
- برداشت کانت در مورد تمایز بود و نمود را بخوانید و نقد کنید.
- برداشت هایدگر در این مورد را با آنچه دریافتید مقایسه کنید.
- برداشت رایج در عرفان ایرانی چیست و چه راهبردهایی را برای کنار آمدن با این مسئله پیشنهاد میکند؟
تمرین
- دایره ی بود و نمود را از هم تفکیک کنید.
- در تجربه ی خویش چه چیزهایی «نمود» است و جایگاه «بود» کجاست؟