جسم ـ روح: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←تمرین) |
|||
(۲ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | [[تن ـ من]] | + | '''کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی):''' |
+ | <br /> | ||
+ | [[تن ـ من]] | ||
+ | <br /> | ||
+ | [[گیتی ـ مینو]] | ||
+ | <br /> | ||
+ | [[زمینی ـ فرارونده]] | ||
+ | <br /> | ||
==='''اصل يگانگی'''=== | ==='''اصل يگانگی'''=== | ||
− | * تن و من، یعنی شکل هستی فرد در سطح روانی و زیستی دو سیستمِ درهم تنیده است که به طور عمده از پویایی ماده/ انرژی (تن) یا پردازش اطلاعات (من) تشکیل یافته است. یعنی ارتباط میان من و تن به رابطه ی میان نرم افزار و سخت افزار شباهت دارد. | + | * تن و من، یعنی شکل هستی فرد در سطح روانی و زیستی دو سیستمِ درهم تنیده است که به طور عمده از پویایی ماده/ انرژی (تن) یا [[پردازش اطلاعات]] (من) تشکیل یافته است. |
+ | * یعنی ارتباط میان من و تن به رابطه ی میان نرم افزار و سخت افزار شباهت دارد. | ||
* با وجود این، این دو ماهیت مکمل و همزاد هم هستند و به تنهایی معنایی ندارند. | * با وجود این، این دو ماهیت مکمل و همزاد هم هستند و به تنهایی معنایی ندارند. | ||
* به این ترتیب، گیتی و مینو دو مفهوم مکمل و در هم پیوسته هستند. | * به این ترتیب، گیتی و مینو دو مفهوم مکمل و در هم پیوسته هستند. | ||
سطر ۱۰: | سطر ۱۸: | ||
* تن همان جسم و من همان روح است. این دو ماهیت هایی متمایز و متضاد دارند و با هم جمع ناپذیرند. | * تن همان جسم و من همان روح است. این دو ماهیت هایی متمایز و متضاد دارند و با هم جمع ناپذیرند. | ||
* تن یا جسم امری مادی، حیوانی، ملموس، عینی و مشترک با سایر جانوران است. در حالی که روح یا من امری ذهنی و غیرمادی است که خصلتی استعلایی و [[فرارونده]] دارد و با هر آنچه در جهان جانوران وجود دارد متفاوت است. | * تن یا جسم امری مادی، حیوانی، ملموس، عینی و مشترک با سایر جانوران است. در حالی که روح یا من امری ذهنی و غیرمادی است که خصلتی استعلایی و [[فرارونده]] دارد و با هر آنچه در جهان جانوران وجود دارد متفاوت است. | ||
− | * بنابراین هستی به دو قطبِ مادی (گیتی) و معنوی (مینو) تقسیم می شود که اولی پست و تهدیدکننده و دومی ارزشمند و رهایی بخش است. | + | * بنابراین هستی به دو قطبِ مادی ([[گیتی]]) و معنوی ([[مینو]]) تقسیم می شود که اولی پست و تهدیدکننده و دومی ارزشمند و رهایی بخش است. |
==='''[[تله]] ی [[افلاطون]]'''=== | ==='''[[تله]] ی [[افلاطون]]'''=== | ||
− | + | * روح بر جسم برتری دارد. هر آنچه به روح و روان مربوط است استعلایی، [[اخلاقی]]، پاک و [[ارزشمند]] است. | |
+ | * در مقابل، امر مادی و وابسته به بدن پست و حیوانی و پلید است. | ||
+ | * تن و من [[جفت متضاد معنایی]] ای را برمی سازند که باید از میانشان من را برگزید. | ||
+ | * گیتی توهمی است که بر مبنای مینو ساخته شده است. | ||
==='''[[راهبرد]] [[زرتشت]]'''=== | ==='''[[راهبرد]] [[زرتشت]]'''=== | ||
− | * من و تن جفتی درهم تنیده و متصل به یکدیگر هستند. هر دو را باید پذیرفت و تأیید کرد و ارج نهاد، چرا که ارزش و اهمیت هر یک تنها در پیوند با دیگری بروز میکند. | + | * من و تن جفتی درهم تنیده و متصل به یکدیگر هستند. |
+ | * هر دو را باید پذیرفت و تأیید کرد و ارج نهاد، چرا که ارزش و اهمیت هر یک تنها در پیوند با دیگری بروز میکند. | ||
* گیتی استومند و مینوی وابسته به اندیشه از آن رو حضور دارند که هریک ظرف و قالبی برای دیگری است. | * گیتی استومند و مینوی وابسته به اندیشه از آن رو حضور دارند که هریک ظرف و قالبی برای دیگری است. | ||
سطر ۲۷: | سطر ۳۹: | ||
* رویکرد او در مورد این دو قطب و ارتباطشان با اخلاق چه بود؟ | * رویکرد او در مورد این دو قطب و ارتباطشان با اخلاق چه بود؟ | ||
* آیا در افلاطون شاهد واژگونسازی این مفاهیم هستیم؟ چرا برخی از فرهنگها مینو و برخی دیگر گیتی را چنین مهم میدانند؟ | * آیا در افلاطون شاهد واژگونسازی این مفاهیم هستیم؟ چرا برخی از فرهنگها مینو و برخی دیگر گیتی را چنین مهم میدانند؟ | ||
− | *آیا منظور نیچه از | + | *آیا منظور نیچه از «'''بیماری مسیحیت'''» با تله ی افلاطون همسان است؟ |
سطر ۳۳: | سطر ۴۵: | ||
*شاخه ها و روندهای مربوط به گیتی و مینو را در سپهر تجربی اطرافتان و در زیستجهان پیرامونتان ردیابی کنید و به هم پیوستگی اش را بنگرید. | *شاخه ها و روندهای مربوط به گیتی و مینو را در سپهر تجربی اطرافتان و در زیستجهان پیرامونتان ردیابی کنید و به هم پیوستگی اش را بنگرید. | ||
*آیا میتوانید چفت و بست شدن عناصر روانی و زیستی را به همین ترتیب نشان دهید. | *آیا میتوانید چفت و بست شدن عناصر روانی و زیستی را به همین ترتیب نشان دهید. | ||
− | [[ | + | [[File:28.JPG|center]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۰۲
کلیدواژههای خویشاوند (مفهومی):
تن ـ من
گیتی ـ مینو
زمینی ـ فرارونده
اصل يگانگی
- تن و من، یعنی شکل هستی فرد در سطح روانی و زیستی دو سیستمِ درهم تنیده است که به طور عمده از پویایی ماده/ انرژی (تن) یا پردازش اطلاعات (من) تشکیل یافته است.
- یعنی ارتباط میان من و تن به رابطه ی میان نرم افزار و سخت افزار شباهت دارد.
- با وجود این، این دو ماهیت مکمل و همزاد هم هستند و به تنهایی معنایی ندارند.
- به این ترتیب، گیتی و مینو دو مفهوم مکمل و در هم پیوسته هستند.
دوبُن گرايی
- تن همان جسم و من همان روح است. این دو ماهیت هایی متمایز و متضاد دارند و با هم جمع ناپذیرند.
- تن یا جسم امری مادی، حیوانی، ملموس، عینی و مشترک با سایر جانوران است. در حالی که روح یا من امری ذهنی و غیرمادی است که خصلتی استعلایی و فرارونده دارد و با هر آنچه در جهان جانوران وجود دارد متفاوت است.
- بنابراین هستی به دو قطبِ مادی (گیتی) و معنوی (مینو) تقسیم می شود که اولی پست و تهدیدکننده و دومی ارزشمند و رهایی بخش است.
تله ی افلاطون
- روح بر جسم برتری دارد. هر آنچه به روح و روان مربوط است استعلایی، اخلاقی، پاک و ارزشمند است.
- در مقابل، امر مادی و وابسته به بدن پست و حیوانی و پلید است.
- تن و من جفت متضاد معنایی ای را برمی سازند که باید از میانشان من را برگزید.
- گیتی توهمی است که بر مبنای مینو ساخته شده است.
راهبرد زرتشت
- من و تن جفتی درهم تنیده و متصل به یکدیگر هستند.
- هر دو را باید پذیرفت و تأیید کرد و ارج نهاد، چرا که ارزش و اهمیت هر یک تنها در پیوند با دیگری بروز میکند.
- گیتی استومند و مینوی وابسته به اندیشه از آن رو حضور دارند که هریک ظرف و قالبی برای دیگری است.
پرسش
- نخستین نظریه پردازی که به دوقطبی یادشده اشاره کرد که بود؟
- رویکرد او در مورد این دو قطب و ارتباطشان با اخلاق چه بود؟
- آیا در افلاطون شاهد واژگونسازی این مفاهیم هستیم؟ چرا برخی از فرهنگها مینو و برخی دیگر گیتی را چنین مهم میدانند؟
- آیا منظور نیچه از «بیماری مسیحیت» با تله ی افلاطون همسان است؟
تمرین
- شاخه ها و روندهای مربوط به گیتی و مینو را در سپهر تجربی اطرافتان و در زیستجهان پیرامونتان ردیابی کنید و به هم پیوستگی اش را بنگرید.
- آیا میتوانید چفت و بست شدن عناصر روانی و زیستی را به همین ترتیب نشان دهید.