گیتی - مینو: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(تمرین)
سطر ۱: سطر ۱:
 
'''کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی)'''
 
'''کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی)'''
:[[چیز -رخداد]]، [[جسم ـ روح]]، [[بودن - شدن]]، [[آشکارگی-بازنمایی|بازنمایی ـ شهود]]، [[زمینی ـ فرارونده]]
+
<br />
 +
[[چیز -رخداد]]
 +
<br />
 +
[[جسم ـ روح]]
 +
<br />
 +
[[بودن - شدن]]
 +
<br />
 +
[[آشکارگی-بازنمایی|بازنمایی ـ شهود]]
 +
<br />
 +
[[زمینی ـ فرارونده]]
 +
 
 +
 
  
 
==='''اصل دوقطبی شدن هستی''':===  
 
==='''اصل دوقطبی شدن هستی''':===  
آن بخشی از سپهر شناسایی که بیشتر بر الگوی [[رمزگذاریِ]] [[بود- نمود|نمود]] تمرکز یافته است، عرصه ای هستی شناسانه را پدید می آورد که '''مینو''' نامیده میشود.  
+
* آن بخشی از سپهر شناسایی که بیشتر بر الگوی [[رمزگذاریِ]] [[بود- نمود|نمود]] تمرکز یافته است، عرصه ای هستی شناسانه را پدید می آورد که '''مینو''' نامیده میشود.
مینو با چرخه های رمزگذاری مکرر و حلقه های [[ارجاع]] و [[نمادهای زبانی]] پیاپی مشخص میشود. از این رو، ماهیتی [[استعلایی]] و سرشتی ذهنی و معقول به خود می گیرد.  
+
* مینو با چرخه های رمزگذاری مکرر و حلقه های [[ارجاع]] و [[نمادهای زبانی]] پیاپی مشخص میشود. از این رو، ماهیتی [[استعلایی]] و سرشتی ذهنی و معقول به خود می گیرد.
از سوی دیگر، شبکه ی ارجاع هایی که به «[[بود- نمود|بود]]» منسوب میشوند (و البته، در نهایت، در درون دایره ی بسته ی نمودها سیر میکنند)، '''گیتی''' خوانده میشوند.  
+
* از سوی دیگر، شبکه ی ارجاع هایی که به «[[بود- نمود|بود]]» منسوب میشوند (و البته، در نهایت، در درون دایره ی بسته ی نمودها سیر میکنند)، '''گیتی''' خوانده میشوند.
گیتی برعکسِ مینو، همچون زمینه ای از چیزهای سخت و تجربی و ملموس فهم میشود.  
+
* گیتی برعکسِ مینو، همچون زمینه ای از چیزهای سخت و تجربی و ملموس فهم میشود.  
  
 
<br />
 
<br />
سطر ۱۳: سطر ۲۴:
  
  
پدیدارهای گنجیده در گیتی، به دلیل اتصالشان با چیزها و امور ملموس، معمولا [[زمینی]] دانسته می شوند و در مقابلشان پدیدارهای رخدادگونه ی مینویی قرار می گیرند که [[فرارونده]] فرض میشوند. از این رو، جمِ گیتی ـ مینو، که دو عرصه ی [[هستی شناختی]] را از هم تفکیک میکند، با جمِ زمینی ـ فرارونده پیوند میخورد که نشانگر ماهیت پدیدارهاست.  
+
* پدیدارهای گنجیده در گیتی، به دلیل اتصالشان با [چیز]ها و امور ملموس، معمولا [[زمینی]] دانسته می شوند و در مقابلشان پدیدارهای رخدادگونه ی مینویی قرار می گیرند که [[فرارونده]] فرض میشوند.
 +
* از این رو، [[جمِ]] گیتی ـ مینو، که دو عرصه ی [[هستی شناختی]] را از هم تفکیک میکند، با جمِ زمینی ـ فرارونده پیوند میخورد که نشانگر ماهیت پدیدارهاست.  
  
  
 
==='''دوبُن گرايی''':===  
 
==='''دوبُن گرايی''':===  
:باور به این که هستی به راستی از دو بخش گیتی و مینو تشکیل یافته است. یعنی اشتباه گرفتنِ امری [[شناختشناسانه]] با امری [[هستیشناسانه]]. این در شرایطی رخ میدهد که تمایز گیتی ـ مینو، که در واقع در درون قلمرو نمود ظهور می کنند، به عرصهی بود منسوب شوند و همچون چیزهایی که به راستی و در آن بیرون متفاوت «هستند»، درک شوند
+
* باور به این که هستی به راستی از دو بخش گیتی و مینو تشکیل یافته است. یعنی اشتباه گرفتنِ امری [[شناختشناسانه]] با امری [[هستیشناسانه]].  
 +
* این در شرایطی رخ میدهد که تمایز گیتی ـ مینو، که در واقع در درون قلمرو نمود ظهور می کنند، به عرصه ی بود منسوب شوند و همچون چیزهایی که به راستی و در آن بیرون متفاوت «هستند»، درک شوند
 +
 
  
  
 
==='''[[تله]] ی [[افلاطون]]''':===  
 
==='''[[تله]] ی [[افلاطون]]''':===  
:قلمروی مینو به دلایل اخلاقی، هستی شناسانه، یا زیبایی شناختی بر گیتی برتری و ترجیح دارد.
+
:قلمروی مینو به دلایل [[دانایی ـ هنر -اخلاق|اخلاقی]]، هستی شناسانه، یا زیبایی شناختی بر گیتی برتری و ترجیح دارد.
 +
 
  
  
 
==='''[[راهبرد]] [[زرتشت]]''':===  
 
==='''[[راهبرد]] [[زرتشت]]''':===  
:گیتی و مینو جفتی درهم تنیده و متصل به یکدیگر هستند. هر دو را باید پذیرفت و تأیید کرد و ارج نهاد، چرا که تمایز این دو در واقع وجود ندارد و جز الگویی از پردازش [[اطلاعات]] در نظام شناسنده نیست.  
+
* گیتی و مینو جفتی درهم تنیده و متصل به یکدیگر هستند. هر دو را باید پذیرفت و تأیید کرد و ارج نهاد، چرا که تمایز این دو در واقع وجود ندارد و جز الگویی از [[پردازش اطلاعات]] در نظام شناسنده نیست.  
:درک این که مینو و گیتی دو الگوی متمایزِ رمزگذاری چیزها و شناختن هستنده ها هستند، نه دو رده از هستنده ها.
+
* درک این که مینو و گیتی دو الگوی متمایزِ رمزگذاری چیزها و شناختن هستنده ها هستند، نه دو رده از هستنده ها.
  
 
   
 
   
 +
 
==='''پرسش'''===  
 
==='''پرسش'''===  
 
* چرا گیتی و مینو تمایل دارند تا همچون مفاهیمی هستی شناختی تصور شوند؟  
 
* چرا گیتی و مینو تمایل دارند تا همچون مفاهیمی هستی شناختی تصور شوند؟  
 
* چرا یکی از این دو به اندیشه و دیگری به تجربه ی حسی منسوب میشود؟  
 
* چرا یکی از این دو به اندیشه و دیگری به تجربه ی حسی منسوب میشود؟  
 
* ارتباط این دو با زبان چیست؟
 
* ارتباط این دو با زبان چیست؟
 +
  
  

نسخهٔ ‏۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۴۷

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی)
چیز -رخداد
جسم ـ روح
بودن - شدن
بازنمایی ـ شهود
زمینی ـ فرارونده


اصل دوقطبی شدن هستی:

  • آن بخشی از سپهر شناسایی که بیشتر بر الگوی رمزگذاریِ نمود تمرکز یافته است، عرصه ای هستی شناسانه را پدید می آورد که مینو نامیده میشود.
  • مینو با چرخه های رمزگذاری مکرر و حلقه های ارجاع و نمادهای زبانی پیاپی مشخص میشود. از این رو، ماهیتی استعلایی و سرشتی ذهنی و معقول به خود می گیرد.
  • از سوی دیگر، شبکه ی ارجاع هایی که به «بود» منسوب میشوند (و البته، در نهایت، در درون دایره ی بسته ی نمودها سیر میکنند)، گیتی خوانده میشوند.
  • گیتی برعکسِ مینو، همچون زمینه ای از چیزهای سخت و تجربی و ملموس فهم میشود.


عناصر گیتی عبارتند از نمودهایی که مدعی ارجاع به بود هستند. محتوای مینو اما، نمودی است که نمود بودن خود را با رمزگذاری افراطی خویش آشکار میسازد.


  • پدیدارهای گنجیده در گیتی، به دلیل اتصالشان با [چیز]ها و امور ملموس، معمولا زمینی دانسته می شوند و در مقابلشان پدیدارهای رخدادگونه ی مینویی قرار می گیرند که فرارونده فرض میشوند.
  • از این رو، جمِ گیتی ـ مینو، که دو عرصه ی هستی شناختی را از هم تفکیک میکند، با جمِ زمینی ـ فرارونده پیوند میخورد که نشانگر ماهیت پدیدارهاست.


دوبُن گرايی:

  • باور به این که هستی به راستی از دو بخش گیتی و مینو تشکیل یافته است. یعنی اشتباه گرفتنِ امری شناختشناسانه با امری هستیشناسانه.
  • این در شرایطی رخ میدهد که تمایز گیتی ـ مینو، که در واقع در درون قلمرو نمود ظهور می کنند، به عرصه ی بود منسوب شوند و همچون چیزهایی که به راستی و در آن بیرون متفاوت «هستند»، درک شوند


تله ی افلاطون:

قلمروی مینو به دلایل اخلاقی، هستی شناسانه، یا زیبایی شناختی بر گیتی برتری و ترجیح دارد.


راهبرد زرتشت:

  • گیتی و مینو جفتی درهم تنیده و متصل به یکدیگر هستند. هر دو را باید پذیرفت و تأیید کرد و ارج نهاد، چرا که تمایز این دو در واقع وجود ندارد و جز الگویی از پردازش اطلاعات در نظام شناسنده نیست.
  • درک این که مینو و گیتی دو الگوی متمایزِ رمزگذاری چیزها و شناختن هستنده ها هستند، نه دو رده از هستنده ها.


پرسش

  • چرا گیتی و مینو تمایل دارند تا همچون مفاهیمی هستی شناختی تصور شوند؟
  • چرا یکی از این دو به اندیشه و دیگری به تجربه ی حسی منسوب میشود؟
  • ارتباط این دو با زبان چیست؟


تمرین

  • شاخه ها و روندهای مربوط به گیتی و مینو را در سپهر تجربی اطرافتان و در زیستجهان پیرامونتان ردیابی کنید و درهم پیوستگی اش را بنگرید.
  • ارتباط آن دو با بود و نمود را تحلیل کنید
10.JPG