|
|
سطر ۱۶: |
سطر ۱۶: |
| | | |
| [[جایگاه من در نظریه ی سیستم های پیچیده]] | | [[جایگاه من در نظریه ی سیستم های پیچیده]] |
− | متن کنونی پیشنهاد نظریه ای است که شاید بتواند این دو مسیر متعارض و واگرا را با یکدیگر ترکیب کند. چارچوب نظری مـورد اسـتفاده در ایـن مـتن، نسخه ای خودساخته از [[نظریه ی سیستم های پیچیده]] است کـه بـه طـور خـاص برای ترکیب و جمع بستن داده های مربوط به «من» تخصص یافته است. از این رو، بایــد بتوانــد داده هــای عصبشناســانه، روانشناســانه، جامعه شناســانه، زبانشناسانه، و تـاریخی را در گسـتره ای وسـیع بـا یکـدیگر تلفیـق کنـد و بـه تصویری منسجم و شفاف از سوژه دست یابد. از این رو، این نوشتار متنی میـان رشتهای است که از تمام داده ها و کلیه ی شواهدی کهبه کار گشـودن معمـای سوژه بیاید بهره خواهد جست، بی توجه به این که داده ی مربوطه در رده بنـدی کلاسیک علوم چه جایگاهی دارد و در تیول کدام علم قرار میگیرد.
| |
| | | |
− |
| |
− | از ســوی دیگــر، نگارنــده بــه تفســیرهای شالوده شــکنانه و رویکردهــای تبارشناسانه علاقه مند است و قصد نـدارد شـواهد انکارناپـذیری کـه انسـجام و یکپارچگی نظامهایی مانند سوژهی شناسـنده را مـورد پرسـش قـرار میدهنـدنادیده بگیرد. از این رو، روش شناسی سیستمی مورد نظـر ایـن مـتن برخـی از پیشداشـت های سـنتی نظریـه های جامعه شناسـی سیسـتمی را رد میکنـد و داشته ها و یافته های تازه در این زمینه را به بهای طـرد پیشداشـت هایی آشـنا مورد توجه قرار میدهد. با وجود این، توجه به این عناصر و پـذیرش مفـاهیمی مانند غیاب، آشوب، تناقض، و بینظمی در بطن نظریه به معنای آن نیست کـه در آماج نهایی رویکردهای شالوده شـکنانه یعنـی برانـداختن تمـام فراروایتهـا اشتراک نظر داشته باشم.
| |
| | | |
| [[احیای من-سوژه]] | | [[احیای من-سوژه]] |
نسخهٔ ۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۳۲
من-اکنون
من؛ برابرنهاد دقیق سوژه
اهمیت سوژه
انکار سوژه
جایگاه من در نظریه ی سیستم های پیچیده
احیای من-سوژه