زبان نوعی کنش است: تفاوت بین نسخهها
از ویکی زروان
(←سوم: زبان امری انتزاعی نیست، بلکه نوعی کنش است) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | * از اواسط قرن بیستم، پژوهشگران در مورد مفاهیم اجتماعی و کاربستِ جامعه شناسانه ی زبان به این نتیجه رسیدند که زبان، در واقع، شکلی از کردار اجتماعی محسوب میشود. | |
− | از اواسط قرن بیستم، پژوهشگران در مورد مفاهیم اجتماعی و کاربستِ جامعه شناسانه ی زبان به این نتیجه رسیدند که زبان، در واقع، شکلی از کردار اجتماعی محسوب میشود. زبان، چنانکه امروزه مصطلح است، برسازنده ی "'''[[گفتمان]]'''" است. | + | زبان، چنانکه امروزه مصطلح است، برسازنده ی "'''[[گفتمان]]'''" است. |
<br /> | <br /> | ||
− | + | ||
* گفتمان مجموعه ای از روندهای اجتماعیِ زبانمدار را در بر میگیرد که نظم دهنده ی کردارهای افراد در یک بافت اجتماعی است | * گفتمان مجموعه ای از روندهای اجتماعیِ زبانمدار را در بر میگیرد که نظم دهنده ی کردارهای افراد در یک بافت اجتماعی است | ||
− | * آنچه گفتار، | + | * آنچه گفتار، [[کنش]]، حالت ذهنی، و توافق های اجتماعیِ میان اعضای یک جامعه را ممکن میسازد، گفتمانی است که کلیت این عناصر را [[رمزگذاری]] میکند و تبادل نظر در موردشان را ممکن میسازد و پیدایش '''[[نهادهای اجتماعی]]''' را رقم میزند. |
* این کردارهای هماهنگ و مشترکِ میان افراد، تنها به واسطه ی زبان به هم متصل می شوند. به همین دلیل، بسته به الگوهای متفاوت آرایش مفاهیم زبانی، و بسته به ساختارهای متفاوتِ گفتمانی، نهادهای اجتماعیِ گوناگونی نیز پدیدار میشود | * این کردارهای هماهنگ و مشترکِ میان افراد، تنها به واسطه ی زبان به هم متصل می شوند. به همین دلیل، بسته به الگوهای متفاوت آرایش مفاهیم زبانی، و بسته به ساختارهای متفاوتِ گفتمانی، نهادهای اجتماعیِ گوناگونی نیز پدیدار میشود | ||
+ | <br /> | ||
* هر نهاد اجتماعی باید روابطِ داخلی خود را به شکلی منظم سازد تا بتواند چیزها و رخدادهای ویژه ی مربوط به سپهر درونی خود را رمزگذاری و مرزبندی کند. | * هر نهاد اجتماعی باید روابطِ داخلی خود را به شکلی منظم سازد تا بتواند چیزها و رخدادهای ویژه ی مربوط به سپهر درونی خود را رمزگذاری و مرزبندی کند. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۲
- از اواسط قرن بیستم، پژوهشگران در مورد مفاهیم اجتماعی و کاربستِ جامعه شناسانه ی زبان به این نتیجه رسیدند که زبان، در واقع، شکلی از کردار اجتماعی محسوب میشود.
زبان، چنانکه امروزه مصطلح است، برسازنده ی "گفتمان" است.
- گفتمان مجموعه ای از روندهای اجتماعیِ زبانمدار را در بر میگیرد که نظم دهنده ی کردارهای افراد در یک بافت اجتماعی است
- آنچه گفتار، کنش، حالت ذهنی، و توافق های اجتماعیِ میان اعضای یک جامعه را ممکن میسازد، گفتمانی است که کلیت این عناصر را رمزگذاری میکند و تبادل نظر در موردشان را ممکن میسازد و پیدایش نهادهای اجتماعی را رقم میزند.
- این کردارهای هماهنگ و مشترکِ میان افراد، تنها به واسطه ی زبان به هم متصل می شوند. به همین دلیل، بسته به الگوهای متفاوت آرایش مفاهیم زبانی، و بسته به ساختارهای متفاوتِ گفتمانی، نهادهای اجتماعیِ گوناگونی نیز پدیدار میشود
- هر نهاد اجتماعی باید روابطِ داخلی خود را به شکلی منظم سازد تا بتواند چیزها و رخدادهای ویژه ی مربوط به سپهر درونی خود را رمزگذاری و مرزبندی کند.
- معانی باید روشن و دقیق و شفاف شوند و در قالب رمزگانی کارآمد در میان اعضای آن نهاد اجتماعی تکثیر گردند. تنها در این حالت، ساختارهای اجتماعی تداوم خود را حفظ می کنند و همین ساختارها با کارکردِ موفق خود، آن مرزبندیها و رمزگذاریها را نیز پشتیبانی می نمایند