جبر - اختیار: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱۷: سطر ۱۷:
 
==='''راهبرد زرتشت''':===  
 
==='''راهبرد زرتشت''':===  
 
:پذیرش درهم تنیدگی من و مهروند، که به فهمِ تعین دوسویه و اندرکنش مداوم و بنیادین این دو منتهی میشود.
 
:پذیرش درهم تنیدگی من و مهروند، که به فهمِ تعین دوسویه و اندرکنش مداوم و بنیادین این دو منتهی میشود.
 
 
==='''پرسش'''===
 
:[[علیت]] دقیقاً یعنی چه؟
 
:در چه شرایطی چیزی علت چیزی دیگر پنداشته میشود؟
 
:علیت بیشتر به [[رخداد]] مربوط است یا [[چیز]]؟ بیشتر بر [[عنصر]] تأکید دارد یا [[رابطه]]؟
 
:علیت در علم فیزیک امروزین چگونه فهم میشود؟
 
 
 
===تمرین===
 
:یک رابطه ی علی را در تجرب هی روزان هی خود تشخیص دهید.
 
:آیا به راستی »علت« آفریننده، زاینده، و علتِ معلول است؟
 

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۵

علیت ـ تصادف ، درونزاد ـ برونزاد ، جزء ـ کل ، انتخاب ـ اجبار

اصل اختیار:

شبکه ی روابط جاری در عناصر هستی، متناسب با درجه ی پیچیدگی هر سیستم، میزانی از آزادی عمل را در زمینه ای از متغیرهای تعیین شده توسط عوامل خارجی، برایش فراهم میآورد. به عبارت دیگر، رفتار هر سیستم توسط مجموعه ای از متغیرهای درونی یا بیرونی تعیین می شود، که نسبت این دو به سطح پیچیدگی سیستم بستگی دارد. با افزوده شدن بر پیچیدگی سیستم، میزان و تأثیر متغیرهای درونزاد برای تعیین رفتار سیستم بیشتر می شود، و بنابراین درجه هایی از استقلال رفتاری از محیط حاصل می آید.

مجموعه ی رفتارهایی را که زیر تأثیر متغیرهای درونزاد سیستم شکل گرفته باشند، اختیاری می نامند.


دوبُن گرايی:

باور به این که من و مهروند دو ماهیت متمایز و جدا از هم هستند که در ذات با هم تعارض دارند. از این رو، ارتباط من و هستی یکطرفه، علّی، ساده و روشن است؛ یعنی، همانطور که دو چیزِ بی ربط به شکلی ساختگی و برونزاد با هم مرتبط میشوند.


تله ی افلاطون:

فرض روابط علّی میان من و مهروند به دو فرض علّیِ متضاد در مورد این دو منتهی میشود. از یک سو، می توان فرض کرد که هستی من را تعیین میکند (جبرگرایی کامل) و از سوی دیگر، ممکن است من تنها عامل و علت دگرگونی هستی فرض شود (اختیارگرایی مطلق).


راهبرد زرتشت:

پذیرش درهم تنیدگی من و مهروند، که به فهمِ تعین دوسویه و اندرکنش مداوم و بنیادین این دو منتهی میشود.