مرکزدار ؛ مرکز زدوده: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «'''اصل مرکز''': :من، در شرایطی کامل میشود که سیستمی یکپارچه، منسجم، هدفمند، چ...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۴۶
اصل مرکز:
- من، در شرایطی کامل میشود که سیستمی یکپارچه، منسجم، هدفمند، چابک و نیرومند باشد. چنین وضعیتی تنها در شرایطی رخ می دهد که من بتواند راهبردهای افزایش قلبم را، که معمولا در سطوح فراز متعارض و واگرا هستند، همسو کرده، و به یک روش عمومی و فراگیر برای دستیابیِ همزمان و هماهنگ و همافزا به قلبم دست یابد. در چنین شرایطی، سیستمهای تشکیل دهنده ی من در سطوح فراز (تن
ـ من ـ فرامن ـ من آرمانی) با هم متحد شده و فراز همچون غایتی یکتا و هدفی منسجم و یگانه در مرکز انتخابها و کنشهای من قرار میگیرد. در این حالت من صاحب مرکز است و شبکهی کردارهای صادر شده از وی )که به همین دلیل منسجم و هدفمند و موثر شدهاند( خویشکاری نامیده میشوند. مرکزگريزی: باور به این که همگرایی راهبردهای دستیابی به بقا، قدرت، لذت و معنا ممکن یا مطلوب نیست. محدود کردن هدف و آرمان به یک یا چندتا از این متغیرها و پذیرش تعارض درونی میان راهبردهای جاری در سطوح گوناگون فراز. پذیرفتن این که وحدت و یگانگیای میان خواستهای من در سطوح گوناگون فراز وجود ندارد و بنابراین انکار انسجام و یکپارچگی در من و غایتهای من. تلهی نجس: انکار مرکز به واگرایی مسیرهای دستیابی به قلبم میانجامد. در نتیجه من در هر برش زمانی و در تماس با هر سطح از فراز راهبردها و خواستهایی متعارض و ناهمخوان نسبت به برشهای زمانی دیگر را در پیش میگیرد. در نتیجه، امکان دستیابی به یکپارچگی و هدفمندی کامل در من از دست میرود و من از برساختن خویشکاریای برای خود باز می مان