تعريف منش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «مروری بر این گفتار '''در نهايت'''، تعريفى عمومى از عنصر فرهنگى پيشنهاد می شو...» ایجاد کرد)
 
سطر ۲: سطر ۲:
  
  
'''در نهايت'''، تعريفى عمومى از عنصر فرهنگى پيشنهاد می شود.
+
 
 
2 .عنصر فرهنگى، در سادهترين بيان، كوچکترين مفهومى است كه در
 
2 .عنصر فرهنگى، در سادهترين بيان، كوچکترين مفهومى است كه در
 
ارتباطات روزانهمان با آدميان ديگر رد و بدل مىكنيم. هر پارهاى از  
 
ارتباطات روزانهمان با آدميان ديگر رد و بدل مىكنيم. هر پارهاى از  

نسخهٔ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۷

مروری بر این گفتار


2 .عنصر فرهنگى، در سادهترين بيان، كوچکترين مفهومى است كه در ارتباطات روزانهمان با آدميان ديگر رد و بدل مىكنيم. هر پارهاى از مكالمهمان كه به كمک معنايى يکدست و منسجم مشخص شده باشد و هر پيام حركتى يا زبانىاى كه بتواند برچسب مفهومى خاصى را بپذيرد نوعى عنصر فرهنگى است. هر آنچه به دستِ جامعهشناسان فرهنگ به عنوان موضوعِ مشاهده و بررسى رسميت يابد و به عنوان حاملِ معنا در زمينهى ارتباطات انسانى ارزشِ تحليلى پيدا كند، نوعى عنصر فرهنگى است. اين عنصر مىتواند پيكرهاى كالن از معانى )مانند نظام جهانشناسى كپرنيكى در عصر نوزايى( باشد يا واحدى خرد و ناچيز )مثل يک ترانه يا لطيفه(. مهمترين مشكلى كه بر سر راه تشخيص واحدى تحليلپذير در ميان اين جنگلِ انبوهِ عناصر ريز و درشتِ فرهنگى وجود دارد، همين شلوغى و اليه ِِ اليه بودنِ گيجكنندهى آن است. جنگلِ فرهنگ چنان انبوه است كه ممكن است از شدت تراكم درختان، نتوان به شكل كلى يک درختِ آن پى برد. شايد به همين دليل، پژوهشگران گوناگون، هر يک بر سطحى ويژه از عناصر فرهنگى تمركز كردهاند. متخصصان فرهنگ عاميانه، به دنبال آن عناصرى مىگردند كه در اشكال عاميانه و غيررسمى شيوع داشته باشند و از مجارى ارتباطى خصوصىتر و خودمانىتر منتقل شوند. نظريهپردازانِ جامعهشناسى علم، به دنبال قواعدى براى پويايى عناصر كالنتر، رسمىتر و قطعىترِ برسازندهي جهانبينى اعضاى يک جامعه هستند و عالقهمندان به جامعهشناسى هنر و ادبيات گوشه و كنارِ فضاي ناديده انگاشتهشدهى روابط نمادين را به دنبال حامالن ارزشهاى زيبايىشناسانه كندوكاو مىكنند. با وجود واگرايی و شاخهشاخه بودنِ اين تالشها، ويژگیهايى مشترک در