سطوح توصیفی فراز: تفاوت بین نسخهها
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
<br /> | <br /> | ||
− | : '''نخست''' آن که لایه های یادشده در نظریه های جامعه شناسانه قدمتی بسـیار | + | : '''نخست''' آن که لایه های یادشده در نظریه های جامعه شناسانه قدمتی بسـیار دارند و دست کم پنجاه سال است که مدل پارسونز چنین نظـامی از لایه بنـدی را در حوزه ی علوم اجتماعی پیشنهاد کرده است |
− | دارند و دست کم پنجاه سال است که مدل پارسونز چنین نظـامی از لایه بنـدی را در حوزه ی علوم اجتماعی پیشنهاد کرده است | + | . مشتقاتی از ایـن چهـار لایـه در آثار سایر نویسندگان نیز یافت میشود. مشهورترین دیـدگاه رقیـب نگرشـی |
− | . مشتقاتی از ایـن چهـار لایـه | + | |
− | در آثار سایر نویسندگان نیز یافت میشود. مشهورترین دیـدگاه رقیـب نگرشـی | + | |
است که از ویکو و دیلتای شروع شده و سطوح روانی و زیستی را در هـم ادغـام | است که از ویکو و دیلتای شروع شده و سطوح روانی و زیستی را در هـم ادغـام | ||
+ | کرده و آن را از ترکیـب دو سـطح اجتمـاعی و فرهنگـی جـدا میدانـد. لومـان | ||
+ | مشهورترین مدافع این تمایز است و دو لایه یادشده را به ترتیب بـا عبارت هـای | ||
+ | سطوح '''کرداری''' و '''ارتباطی''' نامگذاری کرده است | ||
+ | |||
+ | <br /> | ||
+ | |||
+ | : '''دوم''' آن که نظریه های متمایز و منفرد درباره ی سوژه، که در برخـی از ایـن | ||
+ | ســطوح قــرار بگیرنـد، بســیارند. در عمـل تمــام دیـدگاههای زیستشناســانه، | ||
+ | روانشناسانه، جامعه شناسانه، و زبانشناسانه ی کلاسیک هوادار سکونت در یکی | ||
+ | از لایه های یادشده و اصیلتر، مهمتر، و بنیادیتر پنداشـتن آن سـطح هسـتند. | ||
+ | <br /> | ||
+ | |||
+ | سه سرمشق اصلی جامعه شناسانه ای که از رده بندی نظریه های علـوم اجتمـاعی | ||
+ | توسط ریتزر برمی آید، دیدگاه هایی را از هـم تفکیـک میکننـد کـه در سـطوح | ||
+ | زیستی، روانی، و اجتماعی اقامت گزیده اند. تمـام رویکردهـای یادشـده در ایـن | ||
+ | مورد توافق دارند که سوژه و مفاهیم مشتق از آن ــ مانند جامعـه ـــ مفهـومی | ||
+ | است کـه در یکـی از سـطوح یادشـده «اصـالت هستیشـناختی» و «تمامیـت | ||
+ | توصیفی» بیشتری دارد، و میتوان شواهد مربوط بـه سـایر سـطوح را بـه ایـن | ||
+ | سطح ویژه تحویل کرد. چنین گرایشی به [[تحویلگرایی]]، حتی در آثـار پارسـونز | ||
+ | هم که سطح فرهنگی را در نوشتارهای اولیه اش اصیلتر میداند، دیده میشود. | ||
+ | <br /> | ||
+ | |||
+ | در این میان تنها لومان استثناست، که به قیمت نفی کرد مفهـوم سـوژه و طـرد | ||
+ | کردن باور به سوژهی [[انتخابگر]] از ورود به چنین پرسشی خودداری میکند. | ||
+ | با وجود این، نگرشهای دیگری وجود دارند که اصالت هستی شناختی یکی | ||
+ | از این سطوح را نفی میکننـد و بـه وحـدت ایـن لایـه ها و لـزوم دسـتیابی بـه | ||
+ | تصویری یکپارچه و منفرد از سوهه در سطوح متفاوت توصـیفیاش بـاور دارنـد. | ||
+ | <br /> | ||
+ | |||
+ | نگرش سیستمی مورد پیشنهاد این نوشـتار در ایـن رده ی اخیـر میگنجـد. در | ||
+ | نظریه ی پیشنهادی ایـن مـتن، '''سـطوح چهارگانـه ی مفـروض تنهـا برشهـایی مشاهداتی هستند''' که بـر '''تمـایزی روششـناختی و گسسـتی شناختشناسـانه''' دلالت میکنند، '''نه تفکیکی هستیشناسانه'''. | ||
+ | <br /> | ||
+ | <br /> | ||
+ | |||
+ | '''2''' | ||
+ | از اینجا به بعد، لایه های توصیفی یادشده را به طور خالصه بـا نـام «'''فـراز'''» | ||
+ | مورد اشاره قرار خواهم داد. این نام از ترکیب حرف نخست لایـه های فرهنگـی، |
نسخهٔ ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۷
سوژه موضوعی است که بـرای فهمیـدن آن بایـد دسـت کـم چهـار لایه ی
مشاهداتی را درباره اش لحاظ کرد. این بدان معناست که توصیف سوژه در مقام
نظامی پیچیـده بـه فـرض چنـد سـطح سلسـله مراتبی متفـاوت می انجامـد. در
نظریه ی پیشنهادشده در این نوشتار، دسـتیابی بـه درکـی عمیـق و معنـادار از
سوژه تنها زمانی ممکن میشود که چهار سطح زیستشناختی، روانشـناختی،
اجتماعی، و فرهنگی از سوژه مـورد توجـه قـرار گیـرد و بازنمایی هـای دقیـق و
روشنی از سوژه در این سطوح تشکیل شود. در مورد روششناسـی منتهـی بـه
این چهار سطح باید به چند نکته توجه کرد:
- نخست آن که لایه های یادشده در نظریه های جامعه شناسانه قدمتی بسـیار دارند و دست کم پنجاه سال است که مدل پارسونز چنین نظـامی از لایه بنـدی را در حوزه ی علوم اجتماعی پیشنهاد کرده است
. مشتقاتی از ایـن چهـار لایـه در آثار سایر نویسندگان نیز یافت میشود. مشهورترین دیـدگاه رقیـب نگرشـی است که از ویکو و دیلتای شروع شده و سطوح روانی و زیستی را در هـم ادغـام کرده و آن را از ترکیـب دو سـطح اجتمـاعی و فرهنگـی جـدا میدانـد. لومـان مشهورترین مدافع این تمایز است و دو لایه یادشده را به ترتیب بـا عبارت هـای سطوح کرداری و ارتباطی نامگذاری کرده است
- دوم آن که نظریه های متمایز و منفرد درباره ی سوژه، که در برخـی از ایـن
ســطوح قــرار بگیرنـد، بســیارند. در عمـل تمــام دیـدگاههای زیستشناســانه،
روانشناسانه، جامعه شناسانه، و زبانشناسانه ی کلاسیک هوادار سکونت در یکی
از لایه های یادشده و اصیلتر، مهمتر، و بنیادیتر پنداشـتن آن سـطح هسـتند.
سه سرمشق اصلی جامعه شناسانه ای که از رده بندی نظریه های علـوم اجتمـاعی
توسط ریتزر برمی آید، دیدگاه هایی را از هـم تفکیـک میکننـد کـه در سـطوح
زیستی، روانی، و اجتماعی اقامت گزیده اند. تمـام رویکردهـای یادشـده در ایـن
مورد توافق دارند که سوژه و مفاهیم مشتق از آن ــ مانند جامعـه ـــ مفهـومی
است کـه در یکـی از سـطوح یادشـده «اصـالت هستیشـناختی» و «تمامیـت
توصیفی» بیشتری دارد، و میتوان شواهد مربوط بـه سـایر سـطوح را بـه ایـن
سطح ویژه تحویل کرد. چنین گرایشی به تحویلگرایی، حتی در آثـار پارسـونز
هم که سطح فرهنگی را در نوشتارهای اولیه اش اصیلتر میداند، دیده میشود.
در این میان تنها لومان استثناست، که به قیمت نفی کرد مفهـوم سـوژه و طـرد
کردن باور به سوژهی انتخابگر از ورود به چنین پرسشی خودداری میکند.
با وجود این، نگرشهای دیگری وجود دارند که اصالت هستی شناختی یکی
از این سطوح را نفی میکننـد و بـه وحـدت ایـن لایـه ها و لـزوم دسـتیابی بـه
تصویری یکپارچه و منفرد از سوهه در سطوح متفاوت توصـیفیاش بـاور دارنـد.
نگرش سیستمی مورد پیشنهاد این نوشـتار در ایـن رده ی اخیـر میگنجـد. در
نظریه ی پیشنهادی ایـن مـتن، سـطوح چهارگانـه ی مفـروض تنهـا برشهـایی مشاهداتی هستند که بـر تمـایزی روششـناختی و گسسـتی شناختشناسـانه دلالت میکنند، نه تفکیکی هستیشناسانه.
2 از اینجا به بعد، لایه های توصیفی یادشده را به طور خالصه بـا نـام «فـراز» مورد اشاره قرار خواهم داد. این نام از ترکیب حرف نخست لایـه های فرهنگـی،