درباره‌ی اخلاق زروانی

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

۱

سه پرسش

سه پرسش در ماههای گذشته به هم گره خورده بود، که شاید یک به یک گشودنی نباشد. هر سه دلالتی اخلاقی داشت و هر سه از زمینه و زمانه‌ی ویژه‌ی ما برخاسته بود. پرداختن به هر سه از زاویه‌ای زروانی ممکن بود و ضروری، و از این روست که این متن را به مثابه نامه‌ای که نوشتن‌اش به یاران و عیاران مرسوم است، می‌نویسم. مضمون این نامه برخی از آموزه‌های دوره‌های بالاترِ زروان است که بنا به ضرورت، شکلی ساده‌ شده‌ -و به لطف دوستان بازبینی شده- از آن را به فشردگی نقل می‌کنم.

مسئله‌ی نخست: حد و مرز کاربرد مجاز خشونت

در گفتگویی که با دوستی داشتم، این پرسش طرح شد: حد و مرز کاربرد مجاز خشونت کجاست؟ دوست من که پیرو راست‌کیش گاندی و ستاینده‌ی آن‌سان‌سوچی و ماندلا هم هست، پاسخی روشن و شفاف برایم داشت: هیچ کجا، خشونت به کلی ناپسند و نکوهیده است و هیچ چیز آن را توجیه نمي‌کند. این بحث در حال و هوایی انجام می‌شد که دو جوان زورگیر را به خاطر آن که با قمه به شهروندی حمله کرده بودند، اعدام کردند. در فضای مجازی این پرسش بار دیگر مطرح شد و این بار طیفی پیچیده‌تر از پاسخگویان در برابر هم صف آراستند. برخی اعدام جانیان و هر نوع خشونت ورزیدن به انسان را مذموم می‌شمردند. برخی این کار را در حد قصاص مجاز می‌دانستند و به خشونتِ اعمال شده از سوی زورگیران اشاره می‌کردند. شماری اندک هم اصولا هوادار اعمال خشونت بودند و آن را داروی مقابله با هرج و مرج می‌دانستند.

مسئله‌ی دوم: در چه شرایطی بازی برنده/ بازنده مجازاست؟

این پرسش قدیمی و همیشگی بار دیگر در جمع دوستان مورد بحث قرار گرفت: در چه شرایطی بازی برنده/ بازنده مجاز است؟ آیا مي‌توان –حتا در مقام دفاع- به کسی آسیب رساند و برنامه‌ای برای کاستن از قلبم دیگران را طراحی کرد و اجرا نمود؟ یا نه؟ این کار اخلاقی است یا غیراخلاقی؟

آنچه در مورد این بحث برایم بسیار آموزنده بود، پایبندی نظری همه‌ی سخنگویان به چارچوب زروانی بود. همه رفتار برنده/ بازنده را غیراخلاقی و ناشایست می‌دانستند، و همه معیار عینی و روشنِ قلبم را برای ارزیابی این الگو در اختیار داشتند.

مسئله‌ی سوم: طرح مسائل اخلاقی در زمینه ای بازیگوشانه

در ادامه‌ی ماجرای پیشین، قرار گذاشتیم بازی‌ای طراحی کنیم و مسئله‌ای اخلاقی را در زمینه‌ای بازیگوشانه حل کنیم. آنگاه دوستان به تلویح و تصریح اشاره کردند که این بازی ممکن است با نقض پیمانهایی اخلاقی مانند راستگویی و برنده/ برنده بازی کردن همراه شود. ابتدا این بازخورد به نظرم درست آمد، اما دقیقتر که نگریستم، دریافتم که چنین نیست. این سه مسئله را کاملا شخصی در نظر بگیرید. یعنی فرض کنید که من تنها در پی بازگو کردن اندیشه‌هایی شخصی درباره‌ی کردار خودم هستم، و می‌کوشم تا محتوای اخلاقی‌شان را ارزیابی کنم. دلیلِ در میان گذاشتن‌اش با شما آن است که فکر می‌کنم برخی از شما هم همین دغدغه‌ی خاطر را دارید، و شاید به کمک هم بتوانیم روشنتر موضوع را بفهمیم. پس این نوشتار را اظهار نظری قطعی و نهایی درباره‌ی موضوع این سه پرسش ندانید. اینها تنها گمانه‌زنی‌هایی هستند که لازم است با یاری شما و افزوده شدن نظرتان پخته و روشن شود.


۲ پیامدهای تفسیر افراطی مبانی اخلاقی


۳ حق


۴. نگرش شبکه ای به روابط دو نفره


۵ راه حل های پیشنهادی