پرسش - پاسخ

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
نماد ـ معنا، آشکارگی ـ بازنمایی، ارجاع ـ تحویل


اصل پرسشگری

تنش، در سطح معنایی به غیابِ معنایی مشخص و خُرد در حوزه ای تعریف شده دلالت میکند. این گسستِ میان وضعیت موجود (ندانستن یک چیز) و مطلوب (دانستن آن) را پرسش مینامند.
بنابراین پرسش عبارت است از تنشی معنایی در حوزه ی فرهنگی که در زمینه ای زبانی صورتبندی شده باشد. تمام اشکال دانایی را میتوان به صورت سازگاری هایی با این تنش فهم کرد. بنابراین پرسش شالوده ی شناخت خودآگاهانه و علمی است.


توهم پاسخ

پاسخ، پرسش را از میان برمیدارد و تنشِ شناختی یاد شده را برای همیشه حل میکند. پس پیکربندی دانایی بیش از آن که بر پرسشها استوار گردد، مبتنی بر پاسخها دانسته میشود.


تله ی کَسويش

نزدیک بینی در مورد دانایی، که عبارت است از بسنده کردن به پاسخ و حرکت نکردن از پرسشی به پرسشی دیگر. حفظ کردن یک پاسخ و فرضِ این که دانستن آن روندِ دگردیسی پرسشها به هم را قطع کرده و شناسایی را از پرسشهای جدید بی نیاز ساخته است.


راهبرد چیستا

درکِ این که پرسش یک نقطه یا یک واحدِ مجزا نیست، بلکه فرآیندی و زنجیره ای از رخدادهاست که کلیت شناخت خودآگاه را پشتیبانی می کند. پاسخها در این حالت همچون سازگاری های موضعی با تنشِ پرسش در نظر گرفته میشوند که دستیابی به آنها لزوماً باید راه را برای ظهور پرسشی تازه و پیچیده تر و عمیق تر بگشاید.


پرسش

چرا دستگاه های آموزشی معمولا بر پاسخ و نه بر پرسش تأکید می کنند؟ آیا میتوان راهبردی برای آموختن و آموزاندن یک علم تدوین کرد، که مبنایش پرسشها باشد؟ آیا میتوان محتوای اطلاعاتی و قدرت بازنمایانندگی پرسشها را به سادگیِ پاسخها تعیین کرد؟ انتقال پرسش به دیگری ساده تر است یا پاسخ؟


تمرین

مهمترین پرسشی که دارید چیست؟ مسیر دستیابی به این پرسش را واکاوی کنید، به شکلی که به زنجیره ای از پرسش هایی که پیش از این داشته اید دست یابید. به دنبال پاسخی برای یکی از پرسشهایتان بگردید و وقتی جواب را دانستید، مکث نکنید و پرسش بعدی را که از دل آن زاده میشود دنبال کنید. این پرسش تازه با پرسش خاستگاهش چه تفاوتهایی دارد؟