آشکارگی-بازنمایی

از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ‏۳ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۲۵ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

اصل دوگانگی ادراک هستی

  • مهروند در کل به دو صورتِ آشکارگی یا بازنمایی فهم میشود.
  • آشکارگى به سطحى پیشازبانى، حسى و مستقیم از شناخت دلالت مى کند، که تنها بخشى از آن در قالب زبان صورتبندی مى شود و این بخش اخیر بازنمایى را بر مى سازد.
  • توافق اجتماعى بر سر معانى و شکلگیرى هنجارهاى شناختى در اطراف هسته ى بازنمایى شکل مى گیرند.
  • آشکارگی ادراکی کل گرا، غیرزبانی، ترکیبی و مرتبط با پردازش هیجانی ـ عاطفی است.
  • در حالی که بازنمایی ساختاری جزءگرا، زبانی و تحلیلی است و با دستگاه پردازش عقلانی ـ منطقی ارتباط دارد.


تحويلگرايی شناختی

  • بازنمایى و آشکارگى قابل تحویل به هم هستند، یا یکى از آنها اصالت و عمقى بیش از دیگرى دارد.
  • یعنی یکی از این دو از دیگری عمیق تر، درست تر، واقعی تر و ذاتاً کارآمدتر است.
  • از این رو می توان یکی را مشتقی از دیگری یا شکلی ابتدایی تر و ناقص از دیگری دانست.


تله ی سنمار

  • درآمیختن آشکارگى و بازنمایى منجر به ابهام در بازنمایى یا محدودیت در آشکارگى مى گردد.
  • این در شرایطى رخ مىدهد که عناصر ادراکى یکى از این دو به دیگرى فروکاسته شود.


راهبرد چیستا

پذیرش این که برخى چیزها به طور شهودى و برخى چیزهاى دیگر به شکلى عقلانى و مستدل فهمیده و پذیرفته مى شوند.


پرسش

  • ارتباط میان بازنمایی و آشکارگی با مهروند چیست؟
  • آیا مىتوان از این نکته که آشکارگى و بازنمایى به امورى بیرون از من ارجاع مى دهند، نتیجه گرفت که جهانى خارج از ما وجود دارد؟
  • چرا من با دو شیوه با مهروند ارتباط برقرار میکند؟
  • چگونه دو سیستم پردازنده ی عاطفی و عقلانی با این دو جلوه از مهروند چفت و بست میشوند؟
  • آیا مى توان فلسفه اى بر مبناى آشکارگى بنا نهاد؟


تمرین

چیزى را که مى دانید یا مى فهمید در نظر بگیرید و عناصر آشکارگى و بازنمایى آن را از هم تفکیک کنید