نخست
نخست شباهت هاى رفتارىِ يک عنصر فرهنگى (مثلا يک جوک) با يک سيستم زنده ى ساده (مثلا يک ويروس) چشمگير است الف) ويروس هم مانند جوک تنها يک الگوى اطلاعاتى است كه در چارچوب مادى- انرژيايی خاصى (مولكولهاى اسيد نوكلئيک يا واجهاى زبانى) صورتبندي شده است. به عبارت ديگر، در هر دو سيستم چيرگى اطلاعات سيستم را بر ماده و انرژى و تعيين شدن پويايى سيستم توسط الگوى قرارگيرى عناصر را به خوبى شاهد هستيم.
ب) ويروس و جوک، تنها در زمينه اي ويژه رفتار سيستمىِ خاص خود (همانندسازى، جهش و گزينش طبيعى) را بروز مى دهند. جوک براى فهميده شدن و انتقال به شبكه ى عصبى مغز انسان و شبكه اي از مفاهيم و عناصر فرهنگى پيرامونى نيازمند است و ويروس چنين وضعيتى را در قبال محيط درونى ياخته هاى زنده دارد.
پ) مى توان يک ويروس را در خارج از سيستم زنده متبلور كرد و يا محتواى اطلاعاتى ژنوم آن را با كدهايى متفاوت با كدهاى ژنتيكى - مثلا با چهار نشانه ى زبانىِ A ،G ،T و C - نمايش داد. جوک را هم مى توان در خارج از مغز به اشكال مختلف ثبت كرد. متن نوشته شده عادى ترين نمودِ جوكى است كه در نظام هاي غيرعصبى رمزگذارى شده است. در اين حالت هم فكرِ متبلورشده در چارچوبى غيرنورونى كاركرد فرهنگی خود را از دست می دهد، هر چند مى تواند مانند ويروسِ منجمدي كه پس از ورود به سلول دوباره فعال مى شود در شرايط مناسب - مثلا وقتی خوانده میشود - بار ديگر فعال شده و خود را تكثير كند.
ت) جوک هم مانند ويروس، انگلِ يک سيستم بسيار پيچيده تر از خود است. جوک هم مانند ويروس توليد مثل مى كند و مى تواند از ميزبانى (بخوانيد مغزى) به ميزبان ديگر منتقل شود. هر جوكى مانند ويروس به ميزبان مستعد خود نياز دارد و مثل ويروس هر چه پيچيده تر باشد ميزبانى خاصتر و انتخابى تر را مى طلبد.
ث) ساختار اطلاعاتى جوکها هم مانند ويروسها در جريان تكثير و پراكنده شدن دگرگون مىشود و در نهايت به صورتهايى تازه تكامل مى يابد.
ج) جوکها هم مانند ويروسها بر سر حضور در ميزبان با هم رقابت مى كنند و افكارى كه از اين رقابت سربلند بيرون نيايند مانند انگل هاى ناموفق منقرض مى شوند.