زروان در اوستا
هرچند با پذیرش شواهد برخاسته از نبشتههای آناتولی و میانرودان، قدمت زروان به سه و نیم هزاره پیش میرسد، اما دانستههای ما در مورد این ایزد بسیار محدود است.1 نام او به عنوان خدایی مستقل در گاهان نیامده و در اوستای کهن نیز به عنوان خدا مورد اشاره واقع نشده است. با این همه، مفهوم زمان کرانمند و بیکرانه در قلب یزدانشناسی زرتشتی جای دارد و فلسفهی تاریخی که زرتشت در گاهان ارائه میکند، در ژرفنا با مفهوم زمان و بزرگداشت آن در هم تنیده است. از این رو غیاب زروان از متون پیش از عصر ساسانی و اشارههای جسته و گریخته و اندکی که به او وجود دارد، چشمگیر و معماآمیز مینماید.
کهنترین متون مفصلی که دربارهی زروان داریم، پارههایی از اوستاست که بخشی از آنها در دورانهایی دیرتر از بقیه تدوین شدهاند. اما نظر به مقدس شمرده شدنشان احتمالاً نام ایزدی بیگانه را یکباره به متن نمیافزودند و بنابراین میتوانیم فرض کنیم که اشارههایشان به زروان، قدمتی بیش از زمان تدوینشان دارد و به روایتهای شفاهی دیرپایی باز میگردد که مرجع اصلی این متون بوده است.
احتمالاً کهنترین ارجاع اوستایی به زروان، به مهریشت مربوط میشود که بخش عمدهی آن به سنتی پیشازرتشتی تعلق دارد. در این متن میبینیم که مهر از یاری سه ایزدِ قدرتمند برخوردار است. او دارندهی نیروی زمان (زروان)، فرِ مزداآفریده، و پیروزی اهوراداده است. همین تقسیمبندی دهشهای سه خدا نشان میدهد که متن در ابتدای تحول دین زرتشتی تدوین شده است، چرا که مزدا و اهورا در آن به شکلی جداگانه آمدهاند و هریک بخشندهی چیزی مجزا فرض شدهاند. تا اینجای کار معلوم است که در عصر زرتشت و کمی پس از آن که مهریشت به شکل کنونی تدوین شده، زروان موجودی نیرومند و قدرتمند بوده است و با ایزد بزرگی مانند اهورامزدا مربوط و همتا فرض میشده است.
در بقیهی بخشهای اوستا، همواره نام زروان را در کنار نام وایو میبینیم. جالب آن که وایو در این متون با القابی گوناگون مانند ثواشه و اندروای و باد نامیده شده، اما نام زروان همواره ثابت است و همیشه هم با دو لقبِ جاودانه و بیکرانه مورد اشاره قرار گرفته است. در یک جا تیشتر هم به همراه وای و زروان ستوده شده است. در اینجا وای با دو عبارتِ «باد نیک اشون» و «ثواشهی جاویدان» خوانده شده، و نام زروان نیز دو بار پیاپی ذکر شده، یکبار به صورت زروان بیکرانه و دیگر در قالب زمان جاودانه.
بنابراین گویی به همان ترتیبی که باد از ترکیب دو نیروی متفاوت و ایزدانی گوناگون بر ساخته شده، زروان نیز از همان آغاز سویههایی متفاوت داشته است. سویههایی که بعدها در قالب زروان کرانمند و بیکرانه از هم تفکیک شدهاند. الگویی مشابه را در سی روزههای بزرگ و کوچک هم میبینیم. در اینجا نیز روز بیست و یکم که به وای اختصاص دارد، جایی است که زروان بیکرانه نیز در آن ستوده میشود. زروان در دو مورد هم به همراه ایزدانی جنگجو مانند بهرام و رام ستوده شده است، و البته در این موارد نیز همچنان وای حضور دارد.
در وندیداد که متنی متأخرتر است، اشارههایی صریحتر به زروان را میبینیم. در اینجا بندی وجود دارد که در آن اهورامزدا به زرتشت میگوید تا زمان بیکرانه و و وایو، آن دو ایزد زبردست را بستاید. در جایی دیگر زرتشت منثره را سلاحی نیرومند میداند که اهورامزدا آن را در زمان بیکرانه به او بخشیده است. همچنین از مرور این متن معلوم میشود که راهِ آسمانیای که به پل چینوت منتهی میشود و روانهای مردگان برای رسیدن به اقلیم آسمان از آن میگذرند، توسط زروان ساخته شده است و راهِ «زروانساخته» خوانده میشود. این راه اختصاص به نیکوکاران ندارد و روانهای همهی مردگان چه بدکار باشند و چه اشون، از آن در میگذرند.
1. Frye, Richard. “Zurvanism Again,” The Harvard Theological Review (London: Cambridge) 52(2), 1959 (63-73)
وکیلی، شروین. اسطورهشناسی ایزدان ایرانی. نشر شورآفرین، تهران، 1395 (ص 97، 101-99)
نوشتههای مرتبط: