مفهوم شر و خدای یکتا در دیدگاه ایرانی
در نگرش سامی (ادیان یهودی و مسیحی و اسلامی) بدی و شر مفهومی تجسد یافته و وجودی است. همچنین خدای یکتا موجودی تقریباً انسانریخت است که مرجع تمام اشکال وجود دانسته میشود و از این رو به ناچار وجود شر نیز در نهایت به او مربوط میشود. در حالی که در نگرش زرتشتی اولیه، شر مفهومی عدمی است و خداوند بدون ارتباط با آن تنها مرجع امر خیر پنداشته میشود. به همین دلیل هم نگرش زرتشتی از دید ادیان یکتاپرست سامی دوگانهپرست پنداشته میشود. چون در اینجا چیزهایی –به زعم نگرش سامی «وجود دارند»- که از خداوند یگانه برنخاستهاند. پس لابد آفرینشگری دیگر دارند که همانا اهریمن است. این دیدگاه که شر را نیز امری وجودی محسوب میکند، در نگرش مانوی صریحتر از همه بیان شده و مورد پذیرش قرار گرفته است.
از این رو شکلی از دو بنگرایی انتزاعی و مفهومی در ساختار اخلاقی هستی پیشفرض گرفته شده که بعدتر در دین زرتشتی کلاسیک به شکلی از تجسد امر شر در قالب اهریمن ختم میشود که کمابیش با دیدگاه ادیان سامی یکی است. این در حالی است که در گاهانِ اولیه –و به گمانم در آیینهای ایرانی باستانی مانند مهرپرستی- شر مفهومی عدمی داشته و اهریمن به سادگی همچون خاستگاه نیستی و غیاب تعریف میشود.
وکیلی، شروین. اسطورهشناسی ایزدان ایرانی. نشر شورآفرین، تهران، 1395 (ص 105-104)