نقاط انحراف و اشتراک دین زرتشتی با آیین زروان
چنین مینماید که بتوان نقاط انحراف اصلیِ آیین زروانی از دین زرتشتی را دو باورِ اصلی دانست. یکی ماجرای همزاد بودنِ اهورامزدا و اهریمن و برتری ایزد زمان بر ایشان، که شرحش گذشت، و دیگری اعتقاد به جبر و تقدیر، که با ارادهگرایی تند و سرسختانهی زرتشتی در تعارض است. هرچند دستکم در بخشی از دوران ساسانی خوانشی زروانی از تعالیم زرتشت رواج یافت، اما این دو تمایز اساسی از چشم نویسندگان بعدی پوشیده نماند. چنان که مثلاً در دینکرت در تفسیر هات سی یسنه میخوانیم که ادعای این که اهورامزدا و اهریمن از یک شکم زاده شدهاند، ادعایی است که دیو حسد به مردمان آموخت.[۱]
نکتهی قابل تأمل آن است که گذشته از همذاتپنداری نیروهای خیر و شر که در منابع زرتشتی راستکیش پذیرفته نیست، باورِ دو بنگرایانهی زروانیها اتفاقاً با نگرش دوقطبی گاهان و تأکید زرتشت بر جفتهای متضاد معنایی کاملاً همخوان است. یعنی دیدگاه زروانی با وجود ناهمخوانی عمیق با آموزهی زرتشتیِ ارادهی آزاد، و ناسازگاری با نگرش طبیعتگرا و تقریباً چندخداییِ یسنه و یشتها، از نظر پیکربندی نیروهای حاکم بر هستی و توضیح مسئلهی شر با خودِ گاهان شباهت بسیار دارد و چه بسا که روایتی کهنتر از آیین زرتشتی را در خود حفظ کرده باشد، یا چه بسا که شکلی کهنتر از باور به ایزدان دوقلوی دشمن را نشان دهد که خودِ زرتشت از آن وام گرفته باشد.
- ↑ دینکرد، ۹، ۳۰، ۴.
وکیلی، شروین. اسطورهشناسی ایزدان ایرانی، نشر شورآفرین، تهران، ۱۳۹۵ (ص ۱۱۵-۱۱۴)