دانایی ـ هنر -اخلاق
از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ۱۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۵۷ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکتها)
زیستجهان، من ـ دیگری ـ جهان، نیک ـ بد، درست ـ نادرست، زیبا ـ زشت
اصل سه پاره بودن سپهر شناختی
- ارتباط من با مهروند بر حسب آماج کردنِ من، دیگرى، یا جهان، سه شکل از شناسایی و سه نوع داوری را پدید می آورد که عبارتند از دانایی، اخلاق و هنر.
- رابطه ى من با جهان، به دلیل غیاب خواست و هویت در جهان، ارتباطى از نوع شناخت بى طرفانه است. در این رابطه تمایز میان درست و نادرست و مفاهیم راست و ناراست درباره ى جهان اهمیت دارد. چارچوب مفهومىِ سازماندهنده به این تمایزها را دانش مى نامیم.
- ارتباط من با دیگرى، به دلیل حضور خواست و هویت در او، و امکانِ انتخاب و پاداش گرفتنِ وى، متفاوت است. من در ارتباط با دیگرى به تمایز خوب از بد بیشتر توجه دارد، بنابراین در اندرکنش با دیگرى، نظام هاى اخلاق زاییده مىشود.
- ارتباط من با من، بیشتر به ادراک درونى امر زشت از زیبا ارتباط مى یابد و بنابراین خصلتى زیبایى شناسانه مى یابد. فعالیت هاى پیچیده ى این رده به دشوارى در قالب نظام هاى زیبایى شناسانه سازمان مى یابند.
ذات انگاری
- تمایزهاى شناختى، اخلاقى و زیبایى شناسانه ریشه در ماهیت پدیدارها دارند.
تله ی بندو
- پافشارى بر جم و تمایزى که کارآمد نیست، از راهِ منسوب کردنش به واقعیتى در جهان خارج.
راهبرد مزدک
- نقض موضعى و آزمایشىِ تمایزها و وارسى پیامدِ آن، یا بازتعریف جمها.
پرسش
- آیا مى توان با واژگونه ى گزاره هاى مورد پذیرش زروان نظریه اى تازه بنیاد کرد؟
تمرین
- در مورد درستى، خوبى و زیبایى چه چیزى شک ندارید؟ در این مورد شک کنید