زند گلشن راز
... پرسش های حسینی هروی این بیست و هشت بیت را در بر میگیرد و ۳۷۷ کلمه را شامل می شود. این بیت ها ۳۸ گزاره ی پرسشی دارند که دوازده تای آن طلب معنی از استعاره های عرفانی است. این پرسش ها چند گرانیگاه اصلی دارند و میشود به این ترتیب صورتبندی شان کرد:
محتویات
۱) پرسش از اندیشه
الف) تفکر چیست؟
ب) خاستگاه تفکر چیست؟
پ) سرانجام و غایت تفکر کجاست؟
ت) چه نوع اندیشه ای برای سلوک معنوی سودمند است؟
ث) چرا برخی از اشکال تفکر را عبادت و برخی را گناه دانسته اند؟
۲ )پرسش از ارتباط «من» با امر قدسی
الف) »من« چیست؟ ب) سلوک یعنی سفر کردن من در من یعنی چه؟ پ) ماهیت این سفر چیست و چه کسی واقعا در حال پیمودن چنین راهی است؟ ت) انسان کامل کیست؟ ث) چگونه می توان بر وحدت -یعنی یگانگی با هستی- آگاهی یافت؟ ج) آن رازی که عارف جویای دانستن اش است چیست؟ چ) اگر سالک با خداوند همسرشت است، پس چرا مردمان با سوداهای دیگر عمر میگذرانند؟ ح( این دعوی که »من خدا هستم« چقدر اعتبار دارد؟ خ( مفهوم وصل شدن مخلوق به خالق یعنی چه و از چه راهی حاصل میآید؟ د( چطور ممکن است امر ممکن و واجب با هم یگانه شوند؟ ذ( نزدیکی و دوری نسبت به خداوند چه معنایی دارد؟ ر( کدام ساحت است که شناسایی در زمینه اش ممکن میشود؟ ز( مهمترین دریافتِ برآمده از آن چ یست؟ ژ( این شناسایی در چه پوشش و لفافی صورتبندی می شود س( پویایی آن ساحت و زمینه ی ادراکی چگونه است؟ ۳ )پرسش از ماهیت هستی: الف( چگونه ممکن است جزء )من( از کل )گیتی( برتر و کالنتر باشد؟ ب( با چه روشی میتوان این نکته را دریافت؟ پ( تمایز میان قدیم و حادث و خداوند و جهان کدام است؟ ت( گیتی و مینو چطور از خداوند تفکیک می شوند و مرزبندی میان اینها چگونه است؟ ث( اگر گیتی و مینو دو قلمرو واقعا متمایز باشند، چطور ممکن است هستی یکپارچهای را تشکیل دهند و ادغام انسان و خداوند را ممکن سازند؟ ج( اگر عالم وجود قائم به ذات نداشته باشد، کل گفتمان ها مهمل و بیاعتبار است. چطور میتوان از این بنبست خروج کرد؟ ۴ )پرسش از زَند کردن حقیقت: الف( این استعاره های اندام واری که صوفیان به کار می گیرند چه معنایی دارد: چشم، لب، زلف، خط، خال؟ ب( این استعاره های مربوط به بزم نزد صوفیان به کدام معناست: شراب، شمع، شاهد، خرابات، بت، زنار؟ پ( گفتار رازآلود چه ماهیتی دارد و آیا می تواند حقیقت را در خود منعکس کند؟ با دسته بندی پرسش های هروی روشن می شود که او به شکلی منظم در چهار حوزه ی درهم پیوسته طرح مسئله کرده است. این حوزهه ا عبارتند از شناخت شناسی، انسان شناسی، هستی شناسی و زندآگاهی که این آخری را در سنت فلسفی معاصر با نام هرمنوتیک میشناسند، اما در ایران قدمتش دو هزار سال پیشتر از