سطح روانی
در سطح روانشناختی، سوژه در قالب من تجلی می یابد. من واژهای است که میتواند به عنوان برابرنهادی دقیقتر برای عبارت سوژه به کار گرفته شود. مـن توصیفی است که مـن از خـود دارد. توصـیفی کـه در قالـب خودانگـاره تجلـی مییابد، و به عناصر سایر سطوح چفت و بست میشود. در سطح روانشناختی، من مجموعه ای از صفات را در بر می گیرد که به سه دستگاه اصلی در این لایه مربوط می شـوند. شـواهد برآمـده از علـوم شـناختی نشان میدهند که من سیستمی پیچیده و بغرنج است که دست کم سه کـار را به انجام می رساند. برای ساده تر شدن بحث، هر یک از این کارکردهای بنیـادین من را در قالب دستگاهی متمایز مورد بحث قرار میدهم، و بعـد ایـن سـه را بـا هم ترکیب میکنم در سطح روانی، نظام شخصیت چنین نقشی را بر عهده دارد. یعنی در ایـن سطح شخصیت افراد و هویت ذهنی سوهههای انسانی است که سیستم اصلی را بر میسازد. سایر مفاهیم، تجربهها، و خوشههای دانایی سطح روانی همگـی بـه شکلی با این سیستم مرکزی پیوند برقرار میکنند.
در سطح روانی، سیستم بنیادین نظام شخصیت است، که بخـش مهمـی از نظریهها و مـدلهای ایـن سـطح را بـه خـود اختصـاص داده اسـت.