عقلانیت به مثابه شالوده تفکر
عقلانیت در سطحی شناخت شناسانه، شالوده ی تفکر است. ساختاریافتگیِ حدس های ما در مورد آینده ی جهان و قانونمندی گزینش های رفتاری مان، زمینه ساز چیزی است که تفکر خوانده میشود.
- تفکر، روند خودآگاهِ رسیدگی و مدیریت این قانونمندیِ دوگانه ی حدسها و رفتارهاست.
آدمی موجودی آنچنان پیچیده است که میتواند در حدسها و انتخاب هایش به پیروزی هایی عظیم دست یابد. پیروزی هایی چنان بزرگ، که او را بر طبیعت چیره گردانَد و ضرورت خیره شدن به انتخابها در هر لحظه را از بین ببرد. از این هنگام است که تفکرِی مستقل از الزامات محیط ممکن میشود و این مجال برای صورتبندی چیزهایی متفاوت با آنچه در جهان خارج رخ میدهد، به کار می افتد. از همین لحظه، خلاقیت و اندیشیدن به سایر اشکالِ قابلِ تصور برای دنیا زاده می شود و روند مداوم و ناگسستنیِ تفکرِ خودآگاهِ ما در مورد جهانِ خارج، جریان حلقوی و پایان ناپذیرش را آغاز می کند و از همین هنگام است که ماعاقلانه می اندیشیم.