آغازگاه زایش منشها
سطح بعدى پيچيدگى، كه همچون زيربنا و بستري براي پيدايش منشها عمل مى كند، تركيب ها و دنباله هاى معنادارِ نشانگانى را در بر مى گيرد. اين دنباله ها، مجموعه اي از يكاها و عناصر لايه ى زيرين و قواعد ربطِ ميانشان هستند كه مجموعه اي از باورها را به رخدادهايى در جهان خارج ارجاع مى دهند. اين دنباله ها مى توانند از جنس واجها و نمادهاى زبانى باشند (گزاره ها) يا رشته اي از نمادهاى حامل بارِ زيبايى شناسانه (موسيقى يا نقاشی) را شامل شوند. از همينجا زايش برخى از منشهاى ساده آغاز میشود. گزاره هايى كه در فضاى حالت معنا به صورت جذب كننده عمل مى كنند و در موقعيتهاى خاص، تراكم بالايى از معانى را منتقل مى كنند، در واقع نوعى منش هستند.
شاخصى كه تفكيک اين گزاره هاى خاص از بقيه را ممكن مى كند، شيوه ی مرزبندى شان است. سيستم بودن، ويژگى همه ى منشهاست. بنابراين حتی كوچکترين و ساده ترين منش هم بايد بتواند ميان خود و ساير عناصر اطلاعاتى و معنايى پيرامونش مرزبندي پايداري ايجاد كند. اين امر، مترادف ثبات ساختار و تداوم معناى اين گزاره ها در جريان تكثير شدن هاى پياپى است. جمله اي از كتاب مقدس، ضرب المثلى با كاربرد مشخص، و بيتى از حافظ كه همواره مفهومى خاص را در ذهن متبادر كند، همگى مىتوانند در نظام اجتماعى خاصى منش محسوب شوند. حتی نويسندگان معاصر فرانسوي درباره ي دلالت هاي اسطوره شناختی معادله اي فيزيكی مانند E= mc ۲ سخن گفته اند، و نشان داده اند كه همين دنباله ي ساده از پنج نماد علمی نيز امروزه به مرتبه ي منشی معنادار و مستقل بركشيده شده كه معناي خاص خود را حمل می كند.