زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی
رقابت منشها تنها در شرايطى ممكن است كه معناى مورد نظر با زبانى مشابه بيان شده باشد. به اين ترتيب مى توان زبان را به عنوان معيار تفكيک سيستم هاى فرهنگى از هم در نظر گرفت. پس يک فرهنگ خاص، سيستمى كلان و بسيار بغرنج است كه همواره در حال تبادل معنا با فرهنگ هاى ديگر است، اما تنها از راه جذب و هضم و درونى كردن معانى بيگانه و ترجمه كردنش به زبان خود، امكان اندركنش با آنها را پيدا مى كند. اين وابستگى مفهوم مرزبندى فرهنگها با زبان را نخستين بار انديشمندان آلمانى در قرن هجدهم ميلادى عنوان كردند. در آن هنگام به زبان همچون نظامى استعلایی فرارونده براى انديشيدن نگاه می شد. ناگفته پيداست كه ديدگاه سيستمی پيشنهادشده در اين متن در اي اين پيشداشت سهيم نيست. هر چند مرزِ ميان قلمروهاي فرهنگیِ گوناگون ماهيتی زبانى دارد، اما خودِ زبان چيزي جز لايه اي از پيچيدگی و سپهري از نمادهاي درهم تنيده و مسيرهاي ارجاعی بازگشتی نيست.