داروي حقيقت
استفاده ى ديگر از اين حالات تغييريافته ى آگاهى را در استفاده از موادِ موسوم به «داروي حقيقت» مى بينيم. اين داروها در واقع روانگردان هايى هستند كه پنتوتال سديم و آميتال پتاسيم مشهورترين هايشان هستند. مغز هنگامى كه زير تأثير اين داروها قرار مى گيرد، برخى از مجارى ارتباطى خود را بدون نظارت صافى هاى خودآگاهانه باز مى كند، و به اين ترتيب منشهايى كه در حالت عادى كتمان مى شوند، مجال تكثير مى يابند. اين منشها معمولا همان اسرارى هستند كه فرد از بيانشان ابا دارد.
ناگفته نماند كه برخى از اين دگرگونیهايى كه در حالت آگاهى وآمادگى نسبت به پذيرش منشها بروز مى كند، محصول رخدادهاى سطح جامعه شناختى است. مشهورترين موارد شناخته شده در اين زمينه به شرايط استرس - ناامنى، اضطراب، و استرس - و شوک فرهنگى - برخورد ناگهانى با شبكه اى نيرومند از منشهاى بيگانه - بازمى گردد. در اين شرايط هم آمادگى براى پذيرش منشهايى با دستورات قاطع، كه در قالب تلقينات كلامى ارائه مى شوند، افزايش مى يابد. بخش عمده ى اين تلقين ها،منشهايى هستند كه به شيوهى خاصِ اجتماعى شدن مردم جامعه ى بيگانه مربوط مى شوند. به اين شكل، مى توان پديده ى بازاجتماعى شدن افراد در شرايط دشوار - از جمله شوک فرهنگى - را توضيح داد