گفتگوی درونی و طیف آگاهی

از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۱ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مكالمه ى درونى، با وجود سلطه اى كه در زمان بيدارى انسان دارد، تنها حالت آگاهى نيست. روانشناسان، بر مبناى الگوى پردازش اطلاعات در مغز و تجربه ى ذهنى فرد از آن، آگاهى را به صورت طيفى در نظر مى گيرند كه در ميان دو قطب كشيده شده است. كمترين فعاليت قشر مخ و پايين ترين سطح خودآگاهى، به يكى از اين دو قطب تعلق دارد. اين قطب را معمولا با برچسبِ حالت كُما مشخص مى كنند. در انتهاى ديگر اين طيف، تفكر فعال و خودآگاهانه اى را داريم كه در شرايط حل مسأله و بحث با ديگران تجربه اش مى كنيم. مكالمه ى درونى تنها بخشى كوچک از طيف آگاهى را كه به قطبِ تفكر فعال نزديکتر است در بر مى گيرد. حالاتى مانند خواب، هپروت، و خلسه هم هر يک در بخشى از اين طيف جاى مى گيرند.

آنچه مدتهاست شناخته شده، تأثير حالت آگاهى بر توانايى جذب و پردازش منش هاست. به عنوان مثال، تمايز بين پويايى منشها در حالت خواب و بيدارى به خوبى براى همه ى ما ملموس است. مشهور است كه به هنگام خواب، غلبه ى معمولِ نيمكره ى چپ مخ بر نيمكره ى راست خفيف تر مى شود و پويايى منشهاى عاطفى كه در حالت عادى در زمينه اى از انبوه منشهاى زبانى گم مى شده، مجال ظهور مى يابد. بسيارى از پژوهشگران محتواى هيجانى خاص روياها و حالاتى مانند ضعف محاسباتى و ناتوانى را در خواندن - كه در روياها رايج اند - نتيجه ى همين به هم خوردن تعادل دو نيمكره مى دانند.