آستانه جهش زایی
يک منش، به هنگام تكثير شدن سه گام را طى مى كند.
- نخست به صورت بسته اى نرمافزارى رمزگذارى مى شود.
- بعد، از مجرايى ارتباطى به
محيطِ سيستمِ انسانِ حاملش (يعنی به سطح روانی- اجتماعی) پرتاب مى شود.
- در نهايت اگر بخت يارش باشد به مغز مخاطب مستعدى وارد مى شود و در آنجا رمزگشايى مىشود.
يک جهش، تنها، در صورتى رخ مى دهد كه هر سه گامِ يادشده در يک منش برداشته شده باشند. به عبارت ديگر، تغييرات تصادفىِ منشهايى كه هرگز خوانده نمى شوند جهش نيست.
نقطه ى شروع جهش، مى تواند در هر يک از اين سه مرحله باشد. ممكن است فرد در رمزگذارى معناى منش در نظامهاي نمادين دچار اشتباه شود،يا به هنگام منتقل شدنش از مسير مجارىِ ارتباطى خطايى بروز كند، و يا در نهايت به هنگام رمزگشايى، چيزى (معنا، دستور يا قالبى) متفاوت با محتواى اصلىِ منش بازخوانى شود.
جهش تنها زمانى رخ مى دهد كه منش نهايىِ رمزخوانى شده در مغز مخاطب با منشِ اوليه ى حاضر در مغز فرستنده تفاوت داشته باشد. به
عبارت ديگر، جهش همواره در شبكه ى عصبى رخ مى دهد. يعنى دگرگونى معناى يک منش، روندى است كه تنها در سيستم هاى رمزگشا و معناساز -مغز - به سرانجام مى رسد. با وجود اين، هر سه گامِ يادشده به شدت مستعد خطا هستند. نوفه و اطلاعاتِ بى ربطِ تداخل كننده در مرحله ى رمزگذارى و رمزگشايى به همان شدتى حضور دارند، كه در گامِ انتقال.
بنابراين منش به طور مرتب دستخوش دگرگونى مى شود، و تنها در شرايطى كه تفاوت محتواى اطلاعاتى اش از نسخه ى مادرى از آستانه ى خاصى بگذرد، جهش محسوب مىشود. اين حد را مى توان به اين شكل تعريف كرد:
آستانه ى جهشزايى؛ تغييرى در ساخت معنايى، دستور يا قالبِ يک منش است كه الگوى رفتارى حامل انسانى، يا قدرت تكثير منش را در حد دامنهى تشخيصِ يک ناظر بيرونىِ هنجارين، دگرگون كند.