مولکولار و مولار

از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۷ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

مفهوم دیگری که با دوگانه های یادشده مربوط می شود، دو نوع ماشین است که مولکولار و مولار نامیده می شوند. از دید دلوز و گتاری، سازواره هایی که در سطوح گوناگون سلسله مراتب –از بدن های زنده گرفته تا نهادهای اجتماعی- وجود دارند، در حالت پایه ی خود چیزهایی هستند که «پیکرهی بیاندام » نامیده می شوند .این پیکره ها، برسازنده ی چیزهایی هستند که به تعبیر این نویسندگان، یک فلات نامیده می شود.

فلات عنوانی عمومی است که شاید بتوان آن را با سطح سلسله مراتبی مشاهده ای که در مدل ما بود، مترادفش دانست. هر فلات، تراکمی از شدت ها، عناصر، و روندهاست که در قالبی در هم فشرده و متداخل در پیوند با یکدیگر قرار گرفته اند. هر فلات از مجموعه ای از لایه ها و قشرها تشکیل یافته است. در هر لایه از سطوح این فلات، دو زیر سیستم اصلی وجود دارد که ارتباطشان با هم با عبارتِ مفصل بندی دوگانه مشخص می شود. این نام از آنجا آمده کهاین دو زیرسیستم همواره در پیوند با هم، و به صورت زوجی مکمل وجود دارند.

ماشین مولکولار، سیستمی منعطف و شکلپذیر است که از عناصری ساده، کم شمار، و پایدار در زمان تشکیل یافته است. ماشین مولکولار است که انداموار شدن پیکره را ممکن می سازد.

در مقابل، ماشین مولار سیستمی است که سازمان یافتگی، نظم، و انسجام درونی اش از سیستم مولکولار بیشتر است، اما در مقابل از عناصری پیچیده، ناپایدار و گذرا تشکیل یافته است. ماشین مولار ساختارهایی متمرکز، سلسله مراتبی، و ساختار یافته را پدید می آورد، که نمونه هایش را در مفاهیمی مانند طبقه و ملت می توان بازیافت.

این در حالی است که فرآورده های ماشین مولکولار فاقد این ویژگی ها هستند. نهادهایی مانند نهاد خویشاوندی و قومیت نمونه هایی از این رده هستند. آشکارا، ساخته ای مولار با الگوی درختی و محصولات مولکولار با الگوی ریزومی هم خوانی دارند.

دلوز و گتاری در کتاب هزار فلات ، این دو را به ترتیب با غشای سلول و پروتئین ها و آنزیم هایی که در درون یاخته فعالیت می کنند، مقایسه کرده اند. این دو ماشین آشکارا با هم ارتباط دارند و عناصرشان در نوساناتی تکرار شونده به هم تبدیل می شوند. فرآیند مفصل بندی دوگانه، از دو جهتِ متمایزِ بیان و محتوا برخوردار است، که باز در قالب زیست شناسانه ی دلوز به پروتئین و مادهی وراثتی مانند شده است. این بدان معناست که در مفصل بندی دوگانه، ما باساختارهای پایدار و مقاومِ حافظ اطلاعات، و سیستم های ناپایدار و پویای عملگری روبه رو هستیم که ماده و انرژی را بر مبنای این زیربنای اطلاعاتی دگرگون می سازند. هریک از این دو جهت دارای ریخت و جوهری هستند که به ترتیب در جریان فرآیند رمزگذاری/ رمزگشایی، ومرزبندی/ مرززدایی پدیدار می شوند و استمرار می یابند.


(کتاب نظریه قدرت /شروین وکیلی - فرگرد دوم - بخش نخست - گفتار سوم: تعريفهاي نظامگريز/صفحه ۱۰۸-۱۱۱/نسخه الکترونیکی)