هستی - نیستی

از ویکی زروان
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۵۲ توسط Mehrdad.akhavan (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

کلیدواژه‌های خویشاوند (مفهومی):


اصل ناشناختنی بودن هستی:

  • هستى، هستنده اى است که به برداشت ها، تصورها، شناخت ها، باورها یا رویاهاى من تحویل پذیر نیست.
  • این هستى، من و تمام پدیدارهای پیرامون من را در بر مى گیرد و به دلیل فراگیرىِ مطلق اش، شناختنى، تعین پذیر و قابل فهم نیست.
  • پیشفرضِ حضور هستى، مبناى تمام چارچوبهاى شناختى و مدلهاى نظرىِ جدی است.


بداهت هستی:

  • امکان شناسایى بى واسطه ى خودِ هستى وجود دارد.
  • میل به تثبیت تصویری ذهنی از هستی به قطعی پنداشتن گزاره هایی در مورد آن منتهی میشود.
  • مبنای این پیشداشت آن است که میتوان در مورد هستی به حقایقی تردیدناپذیر دست یافت و این شناسایی را میتوان در قالب زبان صورتبندی و به دیگران منتقل کرد.
  • بنابراین هستی همچون امری بدیهی و معلوم فهم میشود.


تله ی پیتْريامَت:

تجربه و بازنمایی جنبه اى محدود از پویایى هستى با درک و فهم کلیت آن اشتباه گرفته مى شود.



راهبرد چیستا:

  • داشتنِ جسارتى که به گفتنِ «نمى دانم» و «نمى توانم بشناسم» منتهى مى شود.
  • پذیرش این که همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند، و کلیت همه چیز را حتی همگان هم ندانند.



پرسش

  • هستى یعنى چه؟ اینکه چیزى هست به طور دقیق در ذهنتان چگونه فهمیده مىشود؟
  • نیستی را چطور میتوان فهمید؟
  • «هست» با «است» چه تفاوتی دارد؟
  • ما معمولاً استن را درک میکنیم یا هستن را؟
  • چه چیزهایى در مورد هستى مىدانید که در واقع دانستنشان ممکن نیست؟
  • چه بخشى از دانسته ها و پیشفرضهاى ما در مورد کلیت هستى محصول خطاى پیتریامنت است؟


تمرین

  • یک هستنده (یک پدیدار، یک چیز، یک رخداد) را بشناسید بی آنکه به پیشداشتهای نادرست درمورد کلیت هستی مجال دخالت بدهید.
  • کار را با شناسایی سردستی آن هستنده و بعد کاستن و کندنِ عناصر توهم آمیز و خطاآلود از آن شروع کنید.
3.JPG