تثلیث غربی

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

دستور سه نوع دارد و هر يک از آنها شاخصها و متغيرهاى خاص خود را دارد. پيش از پرداختن به اين سه رده از دستور، بايد پيشينه ى اين بحث را مرور كرد. كانت معتقد بود كه تمام معناهاى موجود در تمدن بشرى را مى توان در يكى از سه حوزه ى اخلاق، زيبايى شناسى و علم جاى داد این تقسیم سپهر دانايى به سه قلمرو پيشينهاي بسيار طولانى دارد، و ردپايش را مى توان تا تقسيم بندى ارسطو (خرد نظرى، خرد عملى، خرد توليدى)دنبال كرد. بعد از كانت هم تقسيم بندى هاى سه گانه ى مشابهى در آثار بسيارى از نويسندگان تكرار شد. از ارتباط سه گانه ى انسان با خويش، تا تكرارِ آن در آثار راسل ديگرى و جهان در آثار هگل گرفته، يا تفكيک بين كار، فعاليت و توليد توسط هانا آرنت، و يا رده بندي دانايی به سه شاخه ي علم تجربى- تحليلی، هرمنوتيكى- تاريخى، و انتقادى در آثار هابرماس

ناگفته پيداست كه تمام اين تقسيم بندي ها با بنيادى كه كانت بنا نهاد همخوانی ندارند، اما همگى به شكلى طنزآميز از همان الگوى مشهور تثليث غربى پيروى مى كنند.تقسيم بندى كانت، با وجود مندرس شدن نظام استعلايى پشتيبانِ آن،از دو جنبه اهميت دارد:

نخست آن كه با سه نوعِ پايه ى كنش انسانى، كه هگل هم به آن اشاره كرده، همخوانی دارد. خرد علمى- عقلانى با رابطه ى انسان با جهان همساز است، و خرد اخلاقى و زيبايى شناختى را نيز مى توان با اندركنش آدمى با ديگرى و با خويشتن مترادف گرفت.

دوم آن كه به راستى مى توان با فرض اين سه حوزه، كل سپهر مفاهيم را با موفقيت تقسيم بندى كرد.

با توجه به متفاوت بودن مبناى فلسفى تقسيم بندى كانت با آنچه پيشفرض اين نوشتار است، لازم است برخى از جنبه هاى تقسيم بندى به كار گرفته شده در اينجا را بيان كنيم و بعد به ارتباط اين سه حوزه با اشكال گوناگونِ دستور در منشها بپردازيم.