شاخ - داغ

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

اصل شاخداران

  • کالبدها از نظر ساختار و کارکرد با هم تفاوت دارند. در نتیجه من های دارنده ی تن ها و بدن هایی هستند که شکل ظاهری و رفتارهای متفاوتی را از خود بروز میدهد.
  • تمایز میان تن ها و بدن ها در دامنه ای که هنجارهای اجتماعی را تعیین میکند، نادیده انگاشته میشود، و تن ها همچون نمودی از هویت شخصی فردِ صاحب کالبد جلوه می کند.
  • اما کالبدی که بیش از حدی با میانگین شکل تنها و کارکرد بدن های هنجارین تفاوت داشته باشد، انگشت نما میشود.
  • در صورتی که این عنصر غیرعادی عنصری در راستای افزایش قلبم ارزیابی شود، شاخ نامیده میشود و همچون ویژگی ارجمند و نیکویی فهم میشود.
  • اگر این عنصر ناهنجار مایه ی کاهش قلبم تلقی شود، داغ خوانده میشود و پایگاه اجتماعی دارنده اش را فرو می کاهد.


توهم سرشت

  • شاخ و داغ همچون نماینده ی هویت فرد در تمام سطوح فراز قلمداد میشوند.
  • در نتیجه، ماهیت راستین شان، که به سطح زیستی محدود است، نادیده انگاشته میشود و معنای اصلیشان با تعمیم یافتن به سطوح دیگر فراز تحریف میگردد.


تله ی نرگس

هر صفتِ زیستیِ ناهنجار و نامعمول، حتی اگر نشانگر نقص و اختلالی هم نباشد،همچون داغخوردگی تلقی میشود و قلبم دارنده اش را کم میکند.


راهبرد زال

  • بخش عمده ی ناهنجاریهای کالبدی میتوانند با مدیریت درست، به شاخ تبدیل شوند.
  • هدف از مدیریت کالبد، تبدیل تمام ویژگیهای غیرعادی و خاص آن به شاخ است.


پرسش

  • آیا در ادبیات و اساطیر ما اشاره های صریحی به داغ و شاخ وجود دارد؟
  • باورهای عامیانه چه فهرستی از داغها و شاخها را به دست میدهند؟
  • چرا یک صفت غیرعادی شاخ تلقی میشود و دیگری داغ؟
  • آیا این برداشت به متغیرهای فرهنگی و اجتماعی وابسته است؟


تمرین

  • شاخها و داغهای خود را شناسایی کنید
  • راهی برای تبدیل داغها به شاخها بیابید.