شیوه انتشار منشها
منشها را بر حسب الگوى تكثير شدنشان در جمعيت مى توان به دو دسته ى منشهاى عمودى و افقى تقسيم كرد.
- الف) منشهاى افقى، آنهايى هستند كه در زمانى كوتاه از يک كنشگر به كنشگر ديگرِ هم نسلش انتقال می يابند و به سرعت در كل جامعه پراكنده مى شوند. راهبرد اين منشها معمولا كمى است، اما نمونه هاى كيفى هم در ميانشانديده مىشود. منشهاى افقى در مكان بسط مى يابند و مرزهاى جغرافيايى را درمی نوردند. مبناى تكثير منشهاى افقى، مى تواند هنجار، گروه مرجع، يا تصادف باشد.
منشهايى كه از راه هنجار به طور افقى منتقل مى شوند، آنهايى هستند كه صرفاً به دليل زياد بودن تعدادشان در اعضاى جامعه توسط مخاطبان جديد پذيرفته مى شوند. اين هنجارها در هر زيرگروه اجتماعى به طور جداگانه تعريف مى شوند و به اين ترتيب در صنف نانوايان، بچه هاي فلان محله، يا طبقه ي كارگر، منشهاى هنجاري وجود دارد كه بر مبناي توزيع آماري اش تشخيص داده می شود. تنها عاملى كه جايگير شدن منشهاى هنجارين را در ذهن مخاطب ممكن مى سازد، برخورد با افراد ديگرى است كه حامل آن منش خاص هستند. مدهاى اجتماعى - كه مى توانند در هر زيرگروه اجتماعى تفاوت داشته باشند - نمونه اى از اين منشها هستند.
گروه مرجع، كنشگرانى اجتماعی هستند كه نقش جذبكننده ى معنايى را براى ساير اعضاى آن جامعه بازى مى كنند و رفتارشان به عنوان
الگوى بهينه ى رفتار مورد پذيرش و تبليغ قرار مى گيرد. گروه مرجع در جوامع سنتى از حكيمان، پيشوايان دينی، ثروتمندان، يا نخبگان سياسىتشكيل میشد. در جوامع مدرن تمايز و تخصصى شدن نقشها چنان شدت گرفته است كه علاوه بر اين موارد، افرادى با نقشِ تخصصىِ گروه مرجع هم پديدار شده اند. اين افراد هنرپيشه ها يا خوانندگانى هستند كه در منشهايی متفاوت (ترانه، فيلم، و...) همچون مرجعِ نقش هايی متنوع نمايان می شوند. ظهور اين گروه مرجع جديد، پيامدِ تكامل رسانه هاي انبوه و عمومی و رواج راهبرد كمی در ميان منشهاي دوران مدرن بوده است.
- ب)انتقال عمودى، هنگامى صورت مى گيرد كه منشى از يک كنشگر به كنشگرى ديگرى از نسل بعد منتقل شود. در واقع، اين انتقال از مرز بين نسلها عبور مى كند و باعث تداوم منش در محور زمان مى شود. اين منشها معمولا كيفى هستند، در زمانى طولانى منتقل مى شوند، و نهادهاى آموزشى و خانوادگى مهمترين مجارى انتقال شان هستند.