قدرت - ناتوانی
از ویکی زروان
مرگ ـ زندگی ، لذت ـ رنج ، معنا ـ پوچی ، توانا ـ ناتوان ، فرادست ـ فرودست ، قادر ـ عاجز
اصل قدرت
- قدرت در معنای عام عبارت است از دامنه ی انتخابهای رفتاری در یک سیستم، به علاوه ی احتمال تحقق رفتاری که سیستم انتخاب می کند. یعنی شمار و تنوع و گستردگی گزینه های رفتاری پیشاروی سیستم، به همراه احتمال تحقق و عملیاتی شدنِ گزینه ای که سیستم بر می گزیند، تعیین کننده ی قدرت سیستم است.
- به طور خاص، این قدرت با همین معنا در مورد نهادهای اجتماعی به کار گرفته میشود و شمار گزینه های رفتاری و امکان تحقق آنها را در من ای که عضو یک نهاد اجتماعی است نشان می دهد.
نکوهش قدرت
- این پیشداشت که قدرت امری فاسدکننده، پلید، زیان مند و غیراخلاقی است. باور به جمع ناپذیری قدرت با امور نیک و پسندیده و نکوهش تلاش برای دستیابی به قدرت.
تله ی قدرت هراسی
- حالتی روانی یا هنجاری سازمانی است که در آن نمودهای قدرت و متغیرهای افزاینده ی آن همچون امری خطرناک، تهدید کننده، و ناپسند پنداشته میشود. در نتیجه افراد و سازمانها به پنهان کردن مسیرها، استتارِ نمادها و ریاکاری در مورد نیت ها و اهدافِ قدرت طلبانه شان روی می آورند.
راهبرد مهر
- پذیرش اهمیت و ارزش قدرت، به همراه تأکید بر وجه اجتماعی، توافق پذیر و سودمندِ آن، که با بازیهای برنده/ برنده همراه است.
پرسش
- چرا قدرت در بیشتر فرهنگها دلالتی منفی دارد؟
- چگونه مدارها و مسیرهای قدرت استتار میشوند؟
- آیا پنهان کردن روندهای عریانِ اعمال قدرت به ظهور شکل جدیدی از قدرتِ فراگیرتر و سلطه جوتر منتهی نمی شود؟
تمرین
- مفهوم قدرت را در چگونگی اتصال خود به نهادهایی مانند خانواده، نهادی تولیدگر (مربوط به شغلتان)، و نهادی آموزشی (مثل مدرسه تان) تحلیل کنید.
- مدارهای قدرت را در نهادهای یاد شده تشخیص دهید و راهبردهایی برای افزایش قدرت خودتان در این نهادها و بیشتر کردن قدرت کلی در این نهادها پیشنهاد کنید.