قهرمان
قهرمانان، افرادي هستند فاقد مرکز، فارغ از معیارهاي درونیِ اخلاقی و مجبور به اجراي نیات خدایان. قهرمان، کسی است که کرداري نمایان را در زمینه اي از فعالیت چشمگیر خدایان به انجام میرساند. او در واقع ابزاري است در دست خدایان تا کاري بزرگ به خواست ایشان به انجام برسد. اراده و انتخابِ خود قهرمان و محوري درونی که بر مبنایش تصمیم بگیرد، محلی از اعراب ندارد. از این رو آراسته بودنِ قهرمان به ساده ترین لوازم براي برآورده کردنِ این وظیفه، کفایت میکند. این شرط لازم عبارت است از زور بازو و قهرمان، همواره از این عنصر به فراوانی بهره مند است. قهرمان، آدمکی زورمند است در دستان خدایان که کاري به یادماندنی را به سرانجام میرساند، بی آنکه آن را به مرکزي درونی و هویتی منمدارانه مرتبط سازد. ساختار قهرمان،آشکارا ابتدایی و کهن است و به همین دلیل هم در زمینه ي اجتماعی باستانی اي تعریف میشود که نظمهاي خویشاوندي و هنجارهاي قبیله اي در آن به هویت افراد شکل می دهند. از این روست که قهرمان معمولا درگیرِ نفرینی خانوادگی یا برخوردار از موهبتی وراثتی است.
کتاب اسطورهشناسی پهلوانان ایرانی صفحه ۲۴۰