میدان - هنگامه - آوردگاه
از ویکی زروان
مرتبط با درباره میدان از کتاب خردنامه: جلد نخست: نوشتارهایی دربارهی نظریهی زروان و هویت ایرانی
اصل جنگیدن
جنگجو در آن هنگام که
- مرکزگزینی کند (یعنی آرمانی روشن و مرکزی استوار داشته باشد)
- مرزبندی کند (یعنی قلمروی من، دیگری و جهان را به شکلی درونزاد از هم متمایز سازد)
در پیرامون خود سپهری ویژه پدید خواهد آورد که زمان ـ مکانِ بیکرانه خوانده میشود.
این سپهرِ ناب، فضایی است که دگرگونی هستی در آن صورت میپذیرد. سه پاره ی آن در زیستجهان به صورت میدان (در قلمروی دیگری)، هنگامه (در قلمروی من) و آوردگاه (در قلمروی جهان) تبلور مییابد.
توهم جدال
- جنگیدن با کشمکش با دیگری و جهان اشتباه گرفته میشود.
- در نتیجه، من به جای آفریدن سپهری دگرگونساز در پیرامون خود، و جذبِ چیزها و رخدادها و در آغوش کشیدن من و دیگری و جهان، به محصور کردن و جداسازی و طرد آنها روی میآورد.
تله ی ترومان
- من به جای چیرگی بر هستی، میکوشد تا بر دیگری یا جهان غلبه کند.
راهبرد آذر
- فرو کشیدن و یکی شدن با هستی، به شکلی که فرشگردسازی به نوسازی همزمان من و دیگری و جهان منتهی شود.
- در مورد میدان، گسترش میدان، به معنای هنجارزدایی از آن، بازبینی و بازسازی-اش، و توسعه دادنش است.
گسترش میدان با کمک سه فن ممکن است:
- ۱) مرزشکنی: عبارت است از شناسایی مرزهایی که کرانه های میدان را رمزگذاری میکنند، و عبور از آنها. این کار تنها با آشنایی زدایی از روابط روزانه و مرسوم ممکن میشود
- ۲) پیمودن: عبارت است از شریک شدن در میدان دیگری، و افزودن میدان های دیگری های مقیم میدان، به میدان خویش، این کار تنها با حضور یافتن در میدان ایشان ممکن میشود.
- ۳) پريدن: عبارت است از گسستن از بخشی آشنا از میدان و جهیدن به بخشی همسایه از آن که تا به حال تجربه نشده است.
گسترش میدان چند قاعده دارد:
- الف) نباید در شرایطی که امکان کاهش جدی قلبم وجود دارد دست به گسترش میدان زد.
- ب) گسترش میدان تنها در شرایطی مجاز است که بازی هایی برنده ـ برنده پیشبرنده ی مرز میدان باشند. سایر بازیها، در نهایت، به چروکیدگی میدان منتهی میشوند، حتی اگر در ابتدا خلاف آن بنمایند.
- پ) باید تنها در شرایطی دست به گسترش میدان زد که رفتار «من» با راهبری نظام اخلاقی درونی خویش تعیین شود. شرایطی که من بر خود تسلط ندارد برای گسترش میدان مناسب نیستند.
پرسش
- چرا دستگاه واژگان و نظام نمادگذاری زبانی برای توصیف آنچه جنگجو میکند تا این پایه ناکارآمد است؟
تمرین
- میدان، آوردگاه و هنگامه بیافرینید