پیشینه جفت های متضاد معنایی در تاریخ

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

ردپاي جمها را در تمام آثار به جا مانده از تمام تمدنهاي انسانی میتوان نشان داد. تقسيم بندي مردم به بردگان و آزادان در قانون نامه ي حمورابی، تفكيک خدايان از آدميان در الواح سومري، تقابل ايزدان نيكوكار و خوب در برابر ايزدان بد و زيانكار (مردوک/ تيامت، يهوه/ شيطان، و...) و در نهايت سه جمِ كتيبه ي بيستون (خشكی/ آبادانی، دشمن انيرانی/ قدرت نظامی ايرانيان، و دروغ/ راست)، كه شالوده ي مليت ايرانی را برمیسازند، نمونه هايی از اين دوقطبی ها هستند. چنين مینمايد كه تمام مردمان درتمام تمدنها و در تمام دوره هاي تاريخی به چنين جفتهاي معنايی متعارضی دست يافته بودند و نظام معنايی خويش را بر مبناي آن سازماندهی میكرده اند. در عصر جديد، ساختارگرايانی مانند لوي اشتراوس نشان داده اند كه در برشی همزمانی، جمها زيربناي صورتبندي معانی در تمام جوامع انسانی را بر میسازند، و فيلسوفانی مانند دريدا بر اين نكته تأكيد كرده اند كه كانون معمولا ناديدنی تمام نظام هاي نظري از يک دوقطبی مفهومی بديهی انگاشته شده تشكيل يافته است.

چنان كه گفتيم، جفت متضاد معنايی را اگر كوتاه كنيم و سرواژه هايش را برگيريم، به عبارتِ «جمم» يا همان «جم» میرسيم كه برچسبی بسيار شايسته براي اين مفهوم است، چرا كه در اساطير كهن آريايی نيز جم، موجودي دوگانه بوده است. جم از ريشه اي در زبان هاي هند و اروپايی گرفته شده است كه دوتايی يا دوقلو معنا میدهد. واژه ي يمه ي سانسكريت، و جِمينی (Gemini)در زبان لاتين از همين ريشه مشتق شده اند كه اولی جفت و دومی دوقلو معنا میدهد و نام برج خرداد هم هست.