آشوریان؛ خونریز اما فن آور
این دولت جنگاور و توسعهطلب، در هزاره دوم پ.م در نیمه شمالی میانرودان تاسیس شد و پس از زوال دولت «میتانی» توانست با جذب عناصر فرهنگی و فنآوریهای نظامی آن، به صورت بازیگری اصلی در تماشاخانه تاریخ ظاهر شود. امروز، آشوریان را به خاطر حملات وحشیانه آنها به ایران زمین، یا به دلیل خاطره تلخ سیاست خونبار و غارتگرانهشان به یاد میآورند. این تا حدودی منصفانه هم هست، چرا که دولت آشور، نخستین دولت کاملا نظامیگرای جهان بود و چندان در بسیج نیروی نظامیاش کارآمد عمل کرد که تقریبا کل جمعیت مردان بالغ خویش را به یک طبقه جنگجوی حرفهای تبدیل کرد. آشوریان، بیتردید در شکنجه دادن و زجرکشکردن اسیران، غارت و ویران کردن شهرها و کوچاندن و ریشهکن کردن جمعیتها از سرزمینهای بومیشان، صاحب سبک و خلاقیت بودند. با وجود این، همین دولت ناپایدار و شکننده با چنگ و دندان تیز و گزندهاش بود که توانست سیاستی برای توسعه ارضی دایمی را تدوین کند و به اجرا درآورد؛ به شکلی که در دوران حکومت آخرین پادشاه نامدارش -آشور بانی پال- دولت آشور سراسر میانرودان و بخشهایی از خوزستان و ایلام و آذربایجان و کردستان و بخشی از شمال مصر و سوریه و نقاطی از آناتولی را زیر فرمان خود داشت.