سیستم های پیچیده؛ آغازگاه شکست تقارن
در اين زمينه ي غرقه در تقارن، كه شكست هاي تقارنِ درون آن نيز خصلتی فراگير و پيوسته و منتشر - و در نتيجه متقارن - دارند، هسته هايی از پيچيدگی وجود دارند. سيستم هايی كه انباشتی شگفت انگيز از اطلاعات و روابط را در ميان عناصر درونی خويش به نمايش میگذارند. زيرواحدهايی كه در نهايت بخشهايی موقت و موضعی از پيكره ي عظيمِ هستی هستند، اما همچون گرانيگاه هايی موقت و كوتاه عمر، خصلتی بسيار عجيب را از خود به نمايش میگذارند. اين هسته هاي خرد و زودگذرِ تراكم پيچيدگی در دل مهروند، به دليل انباشت اطلاعات درونی خويش، و به خاطر سازمان يافتگیِ غيرمنتظره اي كه دارند، میتوانند تقارن درونی خويش را به شكلی متمركز، سازمان يافته، و سلسله مراتبی بشكنند. به عبارت ديگر، پيچيدگی زياد اين سيستم ها باعث شده است كه عامل ها و نيروهايی كه در حالت عادي به شكلی منتشر و پراكنده تقارن را میشكنند و در نتيجه الگوهايی تخت و همگون و همسان از سازمان يافتگی را در چيزها پديد می آورند، در اينجا همگرا شده، با هم تداخل كنند، و پس از تشديد كردنِ يكديگر، به ساختارهايی سلسله مراتبی، متمركز، و هدفمند از شكست تقارن منتهی شوند.
اين هسته هاي انباشت پيچيدگی، ساختارهاي زنده هستند. موجودات زنده همان سيستم هايی هستند كه براي زمانی بسيار كوتاه - كه نسبت به عمر هستی قابل چشم پوشی است - بخشی از تقارن درونی خويش را بر اساس متغيرهايی درونی و سازمان يافته میشكنند، و اين البته جداي از سيرِ عمومی اندركنش نيروهاي حاكم بر هستی است، كه شكست تقارنهايی از جنسِ ساير چيزهاي هستنده را نيز در اين سيستمها به بار میآورد.