تن - بدن
از ویکی زروان
(تغییرمسیر از کالبد)
محتویات
اصل اُستومندی
- تن ها در سطح زیستی است که من در قالب سیستمی عینی و ملموس و یکپارچه پیکربندی میشود.
- سایر نمودهای من (در سطوح روانی، اجتماعی و فرهنگی) با سیستم های پایه ای اتصال می یابند که ذهنی و ناملموس (سطح روانی) یا کلان تر از محدودهی «من» (سطح اجتماعی و فرهنگی) هستند.
- سطح زیستی از این رو پایه ای مادی و استوار است که سیستمِ من بر آن بنا نهاده شده است.
- این سطح مانند هر سیستم دیگری دو جنبه ی ساختاری و کارکردی دارد که به ترتیب تن و بدن، و روی هم رفته کالبد نامیده می شود.
- تن، سویه ای از من در سطح زیستی است که همچون ساختاری تنومند و ایستا و ملموس نمود مییابد.
- بدن، از سوی دیگر، کارکردِ جاری در این تن است و به پویایی تن در مسیر زمان مربوط می شود.
توهم طرد کالبد
- تمرکز بر هویت اجتماعی یا روانی فرد به نادیده انگاشتن سطح زیستی و گسستنِ پیوند ذهنی میان من و تن ـ بدن منتهی می شود.
تله ی گُرگسار
نادیده انگاشتنِ خصلت ایستای کالبد، به ناتوانی در مدیریت ساختارهای بدن تن می انجامد. در نتیجه من از ارتباط برقرار کردن با بدنِ مادی اش و ملزومات فیزیولوژیک آن درمانده می شود.
تله ی اَرجاسپ
- نادیده انگاشتنِ خصلت پویای کالبد، به ناتوانی در مدیریت کارکردهای بدن میانجامد. این روند به اصرار بر تثبیت کالبد در وضعیتی خاص منتهی میشود و تأثیر شرایط محیطی و گذر زمان بر آن را نادیده می گیرد.
راهبرد اسفنديار
- درک هر دو سویه ی ساختاری و کارکردیِ کالبد، مدیریتِ روندهای متغیر و عناصر پایدارِ سطح زیستی را ممکن می سازد.
- نگریستن به کالبد همچون ماده ى خامى که باید برنامه ریزى، مدیریت و بهسازى شود.
پرسش
- بر اساس چه شواهدی کالبد به دو سویه ی تن و بدن تقسیم شده است؟
- آیا قواعد اجتماعی متفاوتی برای رمزگذاری این دو سویه تکامل یافته اند؟
- آیا اتصال میان عناصرِ سیستم، ساختارِ سیستم و ایستاییِ آن در مورد تن آشکار است؟
- ارتباط میان کارکرد، پویایی و روابط حاکم بر بدن چطور؟
تمرین
- ادراک شخصی شما از تن و بدن چیست؟
- فهرستی از ویژگیهای ایستا و پایای خویش را در سطح زیستی فراهم آورید،
- هر یک به کدام ساختار یا کدام کارکرد بر می گردند