لذت هاى راستين
يكى از دوشاخه ى استقلال لذت از بقا را تشكيل مى دهد. در اين مورد، كنشهايى كه ارتباط چندانى به بقا ندارند به دلايل ديگر - و معمولا تصادفی - به سيستم پاداش پيوند مى خورند و از آن پس به دنبال بازخوردى مثبت، مرتب خود را تشديد مى كنند. علت برگزيدن نام راستين براى اين نوع كنشها، آن است كه بخش مهمى از آنها در لذت هاي طبيعى ريشه دارند و برخى از مسيرهاى آن نيز در مسير زمان بار ديگر به شاخص بقا پيوند مى خورند.
لذتهاى اپيكورى، مانند خواندن و نوشتن و روابط انسانى و لذت بردن از هنر و آفرينشهاى ادبى و بازى (فكرى يا بدنى) نمونه هايى از اين نوع لذت ها هستند. چنان كه مى بينيد، سرچشمه ى تمام اين لذت ها، پردازش اطلاعات حسی )كنجكاوى علمى و سليقه ى هنرى) يا حركتى (بازى، رقص و ورزش) است. پردازش اطلاعاتی از اين دست، در كل بخت بقاى موجود را بالا مى برد. بى ترديد در روزگاران گذشته آن كسانى از نياكان ما در رقابت تكاملى برنده مى شدند كه از انديشيدن در مورد چگونگى تله گذارى براى شكار، سازماندهى گروه هاى شكارچى، و كاهش تنش جمع از راه هنرهاى مناسک آميز لذت مى برده اند.
اما آنچه امروز در جوامع انسانى مشاهده مىشود و بخش عمده ى لايه ى فرهنگى را هم در بر مىگيرد، رابطه ى سرراست و مستقيمى با بقا ندارد. توضيح دقيقى براى اين كه چگونه نواختن سمفونى نهم بتهوون به بقا يارى مى رساند وجود ندارد، و نمونه هاى تاريخى زيادى - از حلاج تا سهروردى -را داشته ايم كه كسانی به خاطر مهارت و توانمندي بيش از حدشان در پردازش اطلاعات، خود را به كشتن داده اند. به عنوان يک جمع بندى، مىتوان لذت هاى راستين را محصول جدا شدن مسير لذت از بقا دانست. برخى از كنش هاى منش ساز، مستقل از ارزشى كه براى بقا داشته اند، با سيستم لذت پيوند خورده اند و از آن پس در روندى خودزا، پيچيدگى و تنوع منشهاى درونى خويش را افزايش داده اند. تمام اين رفتارها در ابتداى كار با بقاى موجود پيوند داشته اند، اما به تدريج از ساز و كارهاى زيستى فاصله گرفته اند و سيستمهايى خودبسنده و خودمختار را با قواعد زايش درونىِ خاص خودشان برساخته اند. بخش عمدهى آنچه ما با نام فرهنگ مى شناسيم، محصول اين چرخه ى فرعىِ جدا شدن لذت از بقاست. بايد دقت كرد كه لذتهاى راستين به طور ذاتى بخت بقاى فرد يا ژنوم را كاهش نمى دهند، و به دليل پيچيده تر كردن سپه منشهاى حاضر در فرد، به احتمال زياد، در نهايت بار ديگر با مسير بقا اتصال مى يابند.